یاد بگیریم، بازی کنیم!
تا به حال به زندگی حیوانات توجه کردهاید؟
دیدهاید چطور با هم بازی میکنند؟ دورِ هم میگردند و کُشتی میگیرند.
یک روز پیش خودم فکرکردم که یک شیرِ موفق چه شیری است؟
و یک پلنگ موفق چه پلنگی است؟
و یا یک پرندهی موفق چه پرندهای است؟
حیوانات مهارتهای زندگی را از کجا یادمیگیرند؟
آنها هم به مدرسه و دانشگاه میروند؟ نه!
مدرسهی حیوانات، بازی است.
حیوانات در بازی کردن هنرِ زندگی و مهارتهای آن را میآموزند و تمرین میکنند.
اگر در منزل گربه داشته باشید، میبینید که یک بچه گربه یا تولهی سگ،بازی میکند. کمین میکند، حمله میکند. کُشتی میگیرند و در حال یادگیری مهارتهای زندگی از طریق بازی هستند.
فکرکردم که این انسان چرا باید برای این که چیزی یاد بگیرد، اینقدر به خودش سخت بگیرد؟!
چرا اینقدر زندگی را سخت میکند!
چرا آموختن و آموزش را به چنین پدیدهی اضطرابآوری تبدیل کرده است؟!
هیچ حیوانی وقتی زندگی کردن را یاد میگیرد، رقابتجویی به معنای کسبِ نمرهی بیشتر نمیکند. هر کسی سعی میکند در حد استعدادی که دارد زنگی را تمرین کند و با واقعیتها کنار بیاید.
هیچ گربهی نر یا مادهای سعی نمیکند که بچهاش از بچهی دیگری جلو بزند. همان را که هست میپذیرد و سعی میکند به بهترینِ خودش برسد. ولی ما انسانها ظاهرا استعداد عجیبی داریم که طبیعیترین کارِ بشر را سخت کنیم. طبیعیترین کار برای بچهی آدمیزاد آموختن است. سادهترین کار و لذتبخشترین کار برای بچهی آدمیزاد، خلاقیت و نوآوری است. بینید چطور شکل درست میکند و خط ایجاد میکند و روی دیوار خطخطی میکند و شکل میکشد و تفکراتش را پیاده میکند.
چرا بازی نمیکنیم؟
چرا وقتی یک بچه بازی میکند، میگوییم «بازی نکن، بیا دَرست را بخوان». در صورتیکه دَرس او همان بازی است. او مجموعهی مهارتها را باید با بازی کردن یاد بگیرد.
چرا کار و زندگی را سخت میکنیم؟
چشمهایمان را بشوییم…
بیاییم با بازی کردن زندگی را قشنگ کنیم.
بیایم محیط خانهمان را محیطی برای بازی کنیم.
محیطِ کارمان را با بازی بهتر کنیم.
«بازی» یعنی اقداماتی که با هدف خاصی صورت میگیرد ولی دوستداشتنی و خواستنی و لذتبخش است. میتوانیم محیط کارمان را به یک محیط آموزش تبدیل کنیم. آموزشی که توأم با بازی و شادی است.
دانلود بستهی «بادیگارد»
حتما توجه کردهاید که آدم در هر سنوسالی، وقتی پشت میز مدرسه قرار بگیرد، شیطنت میکند و این طبیعتِ بشر است. دوست دارد آموزش توأم با شادی و لذت باشد. آموختنی که در آزمایشگاه و محیط داریم، آموختنی که ملموس است، بیشتر در خاطر ما میماند تا وقتی که یک نفر بگوید و من فقط گوش کنم.
بسیارند بچههای موفقی که من وقتی با آنها برخورد پیدا میکنم، میبینم که استعداد و نمرات خوبی دارند ولی زندگی کردن بلد نیستند!
من زمانی در دبیرستانهای تهران، فیزیک درس میدادم. یادم هست که نزدیکِ عید بود و فرصتی را فراهم کرده بودیم که بچهها بیایند و نوروز را جشن بگیرند و یکی از کارهایشان این بود که ادای معلمان را دربیاورن!. من از آنها خواستم که ادای من را دربیاورند! و گفتم که با این موضوع مشکلی ندارم. بچههایی آمدند. خیلی هم بامزه و بااستعداد بودند. ادا درمیآوردند و میخندیدند. بچهها همه میخندیدند جز یکی از آنها!
او را صدا زدم و پرسیدم: تو چرا نمیخندی؟ به نظرت کار بچهها خندهدار نیست؟
گفت: بله آقا خیلی خندهدار است.
گفتم: پس چرا نمیخندی؟
گفت: آخه من شاگرد اولم.
گفتم: یعنی چی که شما شاگرد اول هستید؟
گفت: آخه شاگرد اولم نباید بخندد.
واقعا افسوس خوردم…
افراد بسیار بااستعدادی را میشناسم که تحصیلات عالی دارند ولی در زندگیشان خوشحال نیستند؛ یعنی مهارتهای زندگی را بلد نیستند. چرا؟ برای این که به آنها گفتهاند که: «تو وقتی خوبی که این کارها را انجام بدهی یا اینگونه رفتار کنی».
اگر مرغهای ماشینی را دیده باشید، میبینید که میتوانید استخوانهای آنها را بجوید. میدانید چرا؟ چون جذبِ کلسیم وقتی صورت میگیرد که شما حرکت کنید. خانمهایی که فعالیتهای زیاد دارند و به خصوص در جوانی فعالیتهای بدنی زیاد داشتهاند، نسبت به کسانی که نشستهاند و بیتحرک هستند، استخوان محکمتری دارند و دیرتر دچار پوکی استخوان میشوند. استخوانِ مرغ ماشینی، نرم است چون راه نرفته. مهارتهای زندگی او کم است. و اگر رها شود، ظرف مدت اندکی از بین خواهدرفت. چون زندگی را یاد نگرفته. فقط به او یاد دادهاند که بخورد و چاق شود که او را بکشند. به او دانه میدهند که بخورد و تخم بگذارد.
چرا میخواهیم بچههایمان را مرغ ماشینی کنیم؟ چرا میخواهیم محل کارمان را به یک مرغداری تبدیل کنیم؟ چرا؟
«بچه جان، هنر که نان و آب نمیشود! ورزش که برای شغل نمیشود! بیا برو دَرست را بخوان!»
درسِ چی؟ مگر میخواهد چه کاره شود؟ هر کارهای هم که بشود، به یک سری مهارتهای انسانی نیاز خواهد داشت.
باید یاد بگیرد که چطور تبسم کند، چطور مهربانی کند، چطور محبت و ناراحتیاش را ابراز کند، چطور دوست شود و چطور در موقع لزوم، دوستیاش را قطع کند.
دانلود بستهی «مهارتهای خانوادگی»
متأسفانه ما آدمِ موفق تربیت نمیکنیم، ما آدمِ درسخوان تربیت میکنیم!
برای مثال:
من میخواهم مطلبی را برای همسرم مطرح کنم یا او برای من. هزار راه برای مطرح کردنش وجود دارد. مهارت میخواهد.
کتاب «کلیله و دمنه» را بخوانید. «گلستان سعدی» را بخوانید. «امثال و حکم» را بخوانید. این کتابها در قالب داستان، درس زندگی میدهند.
به قول مولانا:
خوشتر آن باشد که سر دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
آدم داستان و بازی را دوست دارد و بهتر یاد میگیرد.
خودِ من آدم تحصیلکردهای هستم و با گروههای تحقیقاتیِ بزرگِ جهان کارکردم و به علم احترام میگذارم؛ ولی ما باید در نهایت خوشبخت باشیم و بدانیم که انسان چطور میآموزد.
بد نیست بدانید ۲۴ ساعت پس از آموزش، ۸۰% از مطالب از ذهنِ آموزشگیرنده پاک میشود و ۲۰% در ذهن او باقی میماند. و در طول زمان، اگر این آموزش تکرار نشود، ۱۵% دیگر از آن ۲۰% هم فراموش میشود و فقط ۵% ماندگار میماند.
بیایید کاری کنیم:
از گربهها و پرندهها یادبگیریم که آموختن را با شادی و لذت توأم کنیم.
اگر برای فرزند و یا پرسنلت، معلم میگیری(تا چیزی را که در حالت معمول باید خودش بیاموزد، بخواهد با معلم بیاموزد)، یک جای کار اشکال دارد!
بچه وقتی به دنیا میآید شروع به آموختن میکند. حتی علم پزشکی ثابت کرده است: جنین در بطنِ مادر هم درحال یادگیری است. این طبیعت انسان است که بیاموزد. انسان از آموختن و دانستن لذت میبرد.
چرا کاری میکنیم که بخواهیم به ضرب و زور تهدید و فشار و پاداش و جزا بچه را وادار به درس خواندن کنیم؟
یا درس اشکالی دارد، یا کارِ ما.
به نظرِ من روشهای ما روشهایی دور از واقعیات انسانی است.
انسان را بشناسیم و کاری کنیم که محیط های آموزشیِ ما محیط هایی، دور از استرس و فشار باشد. کسی از امتحان نترسد. افراد با ذوق و شوق و تمام وجودشان بیاموزند. از رنگ و صدا و موسیقی و حجم و شکل استفاده کنید تا مطلب در ذهن شخص برای تمام عمر بماند.
یادبگیریم زندگی کنیم. یادبگیریم که آموزش و پرورش باید کار لذتبخشی باشد و این ممکن نیست مگر این که مطالب آموزشی را از طریق بازی منتقل کنیم. بازی در خانه، در محل کار و در مدارس و دانشگاهها.
هرکس بازی را دستِ کم بگیرد، انسان را نشناخته.
بازی تنها راه نفوذ در قلبِ انسانها و اثرگذاریِ مادامالعمر است.
یاد بگیریم، بازی کنیم.
دوستدارتان
محمود معظمی
دانلود آموزشهای «محمود معظمی»
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.