مهارتی که همه باید یاد بگیرند!
نکتهی جالب دربارهی زندگی این است که تقریباً تمام آدمهای جهان یک زمان و یک فرصت دارند که اسم آن «عمر» است.
شخصی که دانشمند برجسته و مشهوری است و یا شخصی که آدم سادهای است و درمانده و آن کسی که رئیس یک کشور است و کسی که خانهدار است، تمام آدمها یک سرمایه و یک وقت و یک عمر دارند و جالب این که تنها چیزی که سرمایه بشر است «وقت» اوست و فرصتی است که به او دادهاند که تقریباً برای همه یکسان است.
چگونه بعضی افراد با این وقت به عالیترین مدارج میرسند و عدهای با همین وقت و زمان وضع خوبی ندارند و یا حتی با همین وقت و زمان عدهای وقت دارند به کارهای مورد علاقه برسند، تفریح کنند، سفر کنند، میهمانی بروند و به دیدن دوستان بروند و ورزش کنند و عدهای دیگر با همین وقت، فرصت نفس کشیدن ندارند و صبح تا شب در حال کارکردن هستند، چرا؟
عرض کردم که «وقت» سرمایه است که تقریباً برای همه یکسان است.
اگر کمی دقت کنیم میبینیم که نحوه بهرهبرداری از این وقت تفاوت دارد. بعضی افراد وقت خود را به بطالت میگذرانند و بعضی میدانند که این وقت را نمیتوانند ذخیره کنند. اما به عنوان کسب علم و دانش آن را ذخیره کرد.
به طور مثال کسی که تحصیل میکند و مهارتی را میآموزد، وقت خود را تبدیل به مهارت کرده است.
هنرمندی که هنرنمایی میکند، مدیری ه شرکتی را اداره میکند و… این وقت را به صورت تجربه برای خودش ذخیره کرده است.
یک ساعت از وقت یک جراح مغز ممکن است ده میلیون قیمت داشته باشد و یا صد میلیون تومان قیمت آن باشد و همان یک ساعت وقت برای همسنوسال او که نتوانسته عمر خود را به عنوان تجربه، دانش و مهارت ذخیره کند، شاید ساعتی ۱۰۰۰ تومان هم به او پاداش ندهند.
مهارت مدیریت زمان، مهارتی است که همه باید یاد بگیرند.
این مهارتی است که به ما کمک میکند خیلی راحت زندگی کنیم و خیلی سریع به خواستههایمان برسیم.
دانلود سمینار «مدیریت عمر و زمان»
اگر یک خانم خانه سادهترین کار را انجام دهد و هیچ کار خارج از خانه هم نداشته باشد، تا بالاترین مدارج اجرایی و علمی نیاز دارند تا از وقت خودشان درست استفاده کنند.
در حقیقیت کسی که وقت ندارد و میگوید سرم شلوغ است، شاید در حقیقت درستش این باشد که نمیداند چگونه از وقت خود استفاده کند و نمیداند که چه کاری اولویت اول است.
افرادی که مدیریت زمان را یاد نگرفتهاند، اگر ده تا کار داشته باشند فکر میکند باید هر ده تا کار را انجام دهند! در حالی که اینطور نیست. دو تا از آن کارها دارای ارزش برابر با هشت کار دیگر است.
کسی که بخواهد تمام کارهایش را انجام دهد، معمولاً وقت کم میآورد. همه کارها دارای ارزش یکسان نیستند. آن چیزی که این مهارت را در ما ایجاد میکند و انگیزه یادگیریاش را ایجاد میکند، داشتن هدف و روشن بودن مکانیزم موفقیت است.
«زمان» برای افراد هدفمند معنا پیدا میکند.
اکثر مردم وقت خود را حرام میکنند و فراموش میکنند که متأسفانه خیلی از مردم در اتاق عمل، در سی سی یو و در شرایط بحرانی میلیونها میلیون خرج میکنند که حتی ۵ دقیقه بیشتر زنده بمانند و ما این سرمایه را بهراحتی هدر میدهیم.
خیلی از جوانها هستند که اکثر وقت خود را به بطالت میگذرانند و بیشتر سرگرمی آنها این است که تلویزیون نگاه کنند، موسیقی گوش کنند، تخمه بشکنند، سرخیابان بایستند و باهم گپ بزنند که جز یک لذت سطحی و آنی بهره عمیقی در آن نهفته نیست و هیچ ارزشی ندارد و تازه چون فرصت تفکر و تجزیه تحلیل را از آن میگیرد، مغز او را تنبل میکند؛ چون هدف ندارد تا دم ظهر میخوابد بههمین دلیل وقت هم کم میآورد.
قصد از آموزش مدیریت زمان این نیست که یاد بگیریم کارهای بیشتری را در واحد زمان انجام دهیم.
ابتدا باید یاد بگیریم چه کارهایی درست است و چه کارهایی غلط است.
اگر من یاد بگیرم که چگونه یک اتومبیل را تندتربرانم و چگونه از پیچ و خم ها رد بشوم، کافی نیست. مهمتر این است که من کجا دارم میروم، مسیر این اتومبیل کجاست؟ اگر مسیر آن به دره یا پرتگاه و کوه است، هرچه هم که سریعتر بروم زودتر مرگ را ملاقات خواهم کرد.
دانلود سمینار «هدف»
مدیریت زمان صحیح این است که اول اولویتها را مشخص کنیم.
اولویتها برای هر فرد متفاوت است و اگر آن را تشخیص دهیم و در آن جهت حرکت کنیم، زندگی برای ما زیباتر میشود و میتواند به بهترینهای خود دست مییابد.
هرکدام ما بهترینی داریم و مانند حلقه زنجیری هستیم که اگر این حلقه زنجیر نباشد، کل جهان لنگ است. اگر اوضاع و احوال جهان لنگ است یک دلیل آن این است که من در جای خودم نیستم. اگر من در جای خودم باشم، وقت هم به اندازه کافی خواهم داشت.
ولی اول و مقدم این است که چه میخواهیم و خودمان را برای موفقیت آماده کنیم و بعدا اشتیاق اینکه از وقتم چگونه بهینه استفاده کنم در من ایجاد میشود. آموزش مدیریت زمان یک کسبوکار چند صد میلیون دلاری در دنیاست که سازمانها و مدیران یاد میگیرند و هر سال هم آن را به روز رسانی میکنند که من چه کنم که از این وقتی که دارم بهترین استفاده را کنم.
اگر یک مدیر سازمان هستم چه باید بکنم؟ اگر یک کارمند هستم چه باید بکنم؟
اگر خانم خانهدار هستند چه باید بکنند؟
اگر ما مدیریت زمان صحیح را یاد بگیریم، حداقل روزی دو ساعت وقت اضافی خواهیم داشت که وقتی من مدیریت زمان را آموزش میدادم به مدیران و کسانی را که در این آموزش شرکت میکردند میگفتم شما هر روز فقط با حذف کارهای غیر ضروری و مضر میتوانید دو ساعت وقت اضافی داشته باشید و نه این که مجدداً از این دو ساعت برای صرف کار دیگر استفاده کنید. این دو ساعت مربوط به خود شماست. سعی کنید در این دو ساعت ورزش کنید، مطالعه کنید، به خانواده خود برسید، از بودنتان لذت ببرید، تمرکز کنید و با خدا و دنیای خود و جهان هستی خلوت کنید. تمام زندگی این نیست که صبح تا شب در اتاق خودمان بدویم.
متأسفانه، متأسفانه، متأسفانه!!! اکثر کسانی که ما در اجتماع از آنها به عنوان فرد موفق یاد میکنیم، یا موفق اقتصادی، یا موفق شهرت و یا موفق اجتماعی هستند و اغلب برای همسر و فرزندان خود وقت کم دارند. روزی چشم باز میکنند و میبینند که فرزندشان ۱۸ ساله است و ۲۰ ساله است و روزی چشمش را باز میکند که فرزندش باید ازدواج کند. اما کودکی فرزندش را ندیده است، بازیگوشی او راندیده است، صبح رفته بچه خواب بوده و شب آمده بچه خواب بوده. با همسرش ۵ دقیقه صحبت خودمانی نکرده است.
جالب است به شما عرض کنم که:
در آمریکا آمار گرفتهاند و این آمار تقریباً مربوط به ۲۰ سال قبل است که متوسط صحبتهای بین زن و شوهرها درخانوادهها بین ۵ الی ۷ دقیقه.
آیا این خانواده خوشبخت است؟
پس پول را برای چه میخواهیم؟
اگر ما ندانیم همسرمان چه میخواهد چه فایدهای دارد.
قدیم، در تلویزیون برنامهای بود که همسران را میآورند و از خانم و آقا جداگانه میپرسیدند که:
غذای مورد علاقه همسر شما چیست؟
از چه چیزی خوششان میآید و از چه چیزی بدشان میآید؟
و…
فقط بعضی از آنها نسبت به همسرشان شناخت داشتند، میدانستند چه غذایی را بیشتر دوست دارد، مسافرت دوست دارد کجا برود، دوستی که خیلی دوستش دارد کیست و در کدام روز علاقه دارد کدام برنامه ورزشی را ببیند و دقیقاً جزئیات را میدانستند و سایر آنها از علایق یکدیگر اطلاعی نداشتند!
دانلود سمینار «مأموریت زندگی»
تمام این تلاشهایی که ازصبح تاشب میکنیم برای این است که خوشبخت و خوشنود باشیم و از خودمان رضایت داشته باشیم و به خودمان احترام بگذاریم و این ممکن نیست مگر این که به نتیجه زندگی برسیم. نتیجه زندگی، زندگی کردن است. من کار نمی کنم تا پول در بیاورم من کار میکنم که پول دربیاورم و راحت تر زندگی کنم. اما اگر صبح تا شب کار کردم و خسته و مانده، قلبم مریض است، کبدم ناراحت است، زانو درد و گردن درد دارم، چشمم نمیبیند و نقرس دارم و قندم بالاست، اوره ام بالاست، این چه موفقیتی است؟ نکته مهم در مدیریت زمان که امیدوار هستم در این دوره ها شرکت کنید و وقت بگذارید این است که اگر میخواهید عمرتان دو برابر و سه برابر شود، سعی کنید راندمان عمرتان مانند کسی باشد که ۳۰۰ سال زندگی میکند و برای زندگی وقت داشته باشید.
نکته مهم در مدیریت زمان این است که:
ما هرچه در این دنیا بهدست میآوریم ازقبیل: ماشین، شغل، مقام، همسر، فرزند، پول، مدرک تحصیلی و تمام اینها را با دادن زمان بهدست میآوریم. فکر کنید که آیا ارزش دارد من فلان لیسانس را بگیرم و اینقدر هزینه کنم و وقتم را بگذارم؟
آیا ارزش دارد که این خانه را دو برابر کنم؟
اگر نتیجهاش سعادت و خوشبختی و رفاه بیشتر است، ارزش دارد آن کار را انجام دهید.
آیا ارزش دارد من همین طور بنشینم ساکت و تکان نخورم و فکر کنم که آرامش دارم و بعد پشیمان شوم و از امکانات عقب بمانم؟
مدیریت زمان مهارتی است که با یادگرفتن آن میتوانیم به خودمان پاسخ دهیم که بهترین کاربرد وقت من در این لحظه چیست؟ و در نهایت مرا به این قانون میرساند که عمر خود را در قبال چه چیزی از دست میدهم؟ آیا این برنامهای که نگاه میکنم آیا به من چیزی یاد میدهد یا وقت تلف کردن بیهوده است.
دنبال کاری برو که بهتر است و به تو سعادت و خوشبختی بیشتر میدهد.
مدیریت زمان را جدی بگیریم و خودمان را طوری تربیت کنیم که مهارت مدیریت زمان را یاد بگیریم و به فرزندان و دوستانمان و همکارانمان یاد دهیم تا عمری طولانی و پربهره داشته باشیم.
دوستدارتان
محمود معظمی
دورۀ یکساله «بیزینس کوچینگ»
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
سلام وقت بخیر ممنون بابت مقاله های خوب و کاربردی