واقعاً سیستم آموزشوپرورش رایج بهویژه در سرزمین ما ناکارآمد است. بسیارند افراد تحصیلکردهای که دنبال شغل هستند؛ این همه مدرک داریم، همه مستأصل هستند. با سادهترین مشکلی میهراسند و مسائل را نمیتوانند حل کنند و مننتظرند یکی به آنها کمک کند، به آنها پول بدهد و راه را برایشان باز کند. من نمیدانم این تحصیلات چه بلایی سر جوانهای ما آورده است.
دانستن، آگاه شدن و آموختن وظیفه است.
به قول حضرت رسول:
چنین گفت پیغمر راستگوی زگهواره تا گور دانش بجوی
این را هرگز، هرگز فراموش نکنید:
نفرمودند ز گهواره تا گور مدرک بجوی.
ما مدرکزده شدهایم و فکر میکنیم اگر من کارشناس و کاردان شوم، لیسانس، فوقلیسانس و دکترا داشته باشم، آدم هستم و گرنه نیستم! اینطور نیست، اینها همه توهم است.
هر شخصی که جایی از کار را گرفته، عاشق آن کار بوده است.
دانشگاه را فقط یک گروه باید بروند: آنها که عاشق دانستن و تحصیل هستند.
تضمینی نیست شما دانشگاه بروید، وضع مالیتان بهتر میشود؛ چنین چیزی نیست.
چه کسی گفته است شما دانشگاه بروید، دکترا بگیرید، وضع مالیتان بهتر میشود؟!
اگر برای پول و شهرت به دانشگاه میروید، اشتباه است.
اگر میخواهی مشهور شوی، دنبال آن کار برو.
اگر میخواهی پولدار شوی، در بازار شاگردی کن و کسبوکار را یاد بگیر و ایدهپردازی کن.
اگر می خواهی به مدارج بالا برسی، ارزش بیافرین و کاری کن تا مشکلی از مردم را حل کنی.
این که من لیسانس و فوقلیسانس و دکترا بگیرم و پدر مادر من بنشینند و بگویند من سه تا بچه فوقلیسانس دارم هرسه آنها بیکار هستند، چه فایدهای دارد؟!
خوب پدر من، مادر من چه چیزی به آنها یاد دادهاید، چون آرزوی خودت این است که بچهات فوقلیسانس بگیرد، فرزندت را به این راه فرستادهای، چون خودت نتوانستهای!
من به شما قول میدهم تمام علومی که در دانشگاه تدریس میشود مربوط به حداقل 5 سال تا 30 سال گذشته است. چون دانشگاه نمیتواند علم امروز را به شما آموزش بدهد، زیرا اصلاً سیستم این اجازه را نمیدهد. چون وقتی چیزی کشف میشود، بایستی کتاب و متن شود و صد فاکتور را رد کند تا در دانشگاه تدریس شود!
ما پزشک عاشق، وکیل عاشق، مهندس عاشق میخواهیم. تمام تحولات بزرگ را آنهایی که دانشگاه رفتند و مدرک دارند، ایجاد نکردهاند، بلکه کسانی که عاشق بوده و عاشق هستند، ایجاد کردهاند.
تمام آدمهای موفق چند ویژگی دارند:
هدفمند هستند، جرأت اقدام دارند، پیگیرند و از روابط عمومی بسیار قوی برخوردارند و هیچیک از این موارد نیاز به مدرک دانشگاهی ندارد.
آیا تمام کسانی که مدرک دارند خوشبخت و ثروتمند و مشهورند؟ خیر.
آیا تمام کسانی که مشهورند، خوشبخت و ثروتمند هستند؟خیر.
آیا تمام کسانی که ثروتمند هستند، همه خوشبخت و مشهور هستند؟ خیر.
هیچکدام از این عوامل موجب خوشبختی نیست.
عامل خوشبختی به این بر میگردد که:
چه نگرشی نسبت به خود دارم؟
آیا میتوانم خودم را بپذیرم، دوست داشته باشم و به خودم احترام بگذارم؟
و حالا اگر میتوانم در حد ظرفیت خودم تلاش کنم.
معلمهای ما بایستی خود و افکارشان را تغییر دهند. آنها انسانهای ارزشمند و قابل احترامی هستند ولی اکثر آنها نه همه آنها (حداقل در محیطی که من در آن زندگی میکنم)، تهدید و تحقیر میکنند و خیلی از مرحله تربیتی دور هستند، چون خودشان خوشبخت نیستند.
ما باید کاری کنیم که معلمین ما خوشبخت و عاشق کارشان باشند، دغدغه مالی نداشته باشند و اینقدر از نظر مالی تأمین باشند که زندگیشان بچرخد و عاشقانه به بچهها را تدریس کنند، عاشقانه!
ما این را لازم داریم.
خانمها و آقایان!
علم پویاست و هر دو روز آن مثل هم نیست.
هیچ شخصی، تنها با مدرک به جایی نمیرسد.
آن پزشکی که خدمتگزار است و همه او را دوست دارند و به او رجوع میکنند، عاشق است و کارش را بلد است.
خیلی پزشکان هستند که پزشکی را دوست ندارند زیرا به اصرار پدر و مادرشان این رشته را انتخاب کردهاند و به کارهای ساختمانی پرداخته و یا ساز میزنند و یا کاری دیگر انجام میدهند.
اجازه بدهیم فرزندان ما با روند طبیعی خود رشد کنند و به بهترین خود برسند. هر یک از ما منحصر به فرد هستیم و برای هدفی خلق شدهایم و اگر آن هدف را نادیده بگیریم، دنیا لنگ شده و حلقه زنجیر پاره میشود. این همه ناخوشبختی به همین دلیل است.
سیستم آموزش و پرورش در جهان تغییر کرده است و همچنان به سرعت در حال تغییر است.
فرزندان خود را تحت هر شرایطی دوست داشته باشیم؛ چه نمره بیاورند و چه نیاورند، چه قبول بشوند و چه نشوند. از همین الآن به آنها بگوییم:
پسرم / دخترم نگران نمره و نتیجه نباش؛ من عاشق تو هستم و تو را دوست دارم…
بگذارید تا اعلام نتایج نفس آرام بکشند و شبها کابوس نبینند.
قبول شد خدا را شکر و اگر نشد اشکالی ندارد؛ اگر دوست داشت دوباره در کنکور شرکت کند و اگر دوست نداشت دنبال کار دیگری برود.
دوستدارتان
محمود معظمی
لطفا دیدگاهها و پیام خود را پایین متن بنویسید.