شگفتانگیزه! مسیر برایم باز شد تا باقی عمرم مثل سالهای گذشته تکرار نشه!
کاش میتوانستم چهرهبهچهره، چشم در چشم به شما بگویم و صدایم را به گوش شما برسانم تا حسِ الآن و گذشتهی من برایتان ملموس و قابل درک باشد؛ تا بتوانم به شما بگویم که:
دقیقاً صیقل خوردن یعنی چه؟
پوست انداختن یعنی چه؟
با این حال ترجیح دادم این مطلب را بنویسم و به دفتر محمود معظمی بفرستم، تا شاید بتوانم حتیشده حرفهایم باعث تغییر و بهبود زندگی یک نفر باشد.
از سال ۱۳۸۹ از طریق یکی از برنامههای تلویزیونی با استادم آقای محمود معظمی آشنا شدم و بعد از شرکت در «کارگاه شاد باشید و ثروتمند شوید» تصمیم گرفتم برای استحکام ابعاد شخصیتی خود در کارگاه آموزشی «شخصیت آهنین» شرکت کنم.
بعد از مدتی، یک پیام برای دفتر محمود معظمی ارسال کردم و بعد از سپاس و قدردانی به تغییراتی اشاره کردم که کارگاه «شخصیت آهنین» در زندگیام ایجاد کرده است و از دفتر ایشان خواستم که این داستان را در وبسایت و شبکههای اجتماعیشان منتشر کنند که شاید موجب بهبود و تغییر زندگی حتی «یک نفر» شود.
از همراهی دفتر محمود معظمی سپاسگزارم.
من به دلیل خجولی و نداشتن اعتمادبهنفس، رشتهای که دوست داشتم و در آن تحصیل کردم را کنار گذاشتم؛ چون فکر میکردم طرحی را که ارائه میدهم موردپسند دیگران نیست! خوششان نمیآید و مسخرهام میکنند و…
حالا کلاً زمینهی فعالیت خود را تغییر دادهام.
کاش پدر و مادرم و یا خواهر بزرگترم به من یاد میدادند!
کاش در مدرسه میآموختم!
کاش وقتی هنوز ۱۵ سال داشتم، والدینم بهجای کلاس زبان و کامپیوتر و… مرا به این آموزشهایی همچون «فنبیان و رفعخجولی» میفرستادند. اما آنها با اینکه از من بزرگتر هستند هنوز هم مطالبی را که من در این کلاس یاد گرفتم، نمیدانند و آموزش ندیدهاند و حتی نمیخواهند یاد و بهکار بگیرند!
خیلی وقتها سئوالاتی که در مکانهای مختلف مثل کلاسهای آموزشی، جلسات کاری، مهمانیهای خانوادگی و… مطرح میشد من پاسخ آنها را میدانستم اما از ترس اشتباه کردن یا اینکه ممکن است همه مرا نگاه کنند، جواب نمیدادم که کمرنگ باشم؛ بدین ترتیب خیلیوقتها میتوانستم احساس مفید بودن را تجربه کنم اما نکردم.
چندین بار پیشآمده که مدتها پشت در کلاس دانشگاه منتظر ماندم (گاها به ۴۵دقیقه میرسید!) تا یک نفر بیاید یا به دلیلی در کلاس باز شود تا من بتوانم وارد کلاس شوم.
موارد و مسائل مختلف مثل خواستهها و رنجشهایم را اگر از ابتدا با مادر همسرم مطرح میکردم، حتماً شرایط بهتر میشد.
اگر همسرم نیز میتوانست خواستههایش را به خانوادهاش بگوید، قطعاً دخالت و راهنماییهای نادرستشان کنترل میشد و ادامه پیدا نمیکرد.
همیشه بعد از مهمانیهایی که دعوت شده بودیم میآمدم خانه و شام میخوردم؛ چرا؟! چون خجالت میکشیدم غذا بخورم و فکر میکردم همه مرا نگاه میکنند و سریع باید تمام شود!
بارها پول بیشتری به تاکسی و آژانس دادهام اما جرأت نداشتم باقی پولم را پس بگیرم! و بههمین ترتیب بسیاری از درآمدم صرف هزینههای اضافی شده است.
سوپرمارکت، اجناس بدون اتیکتِ قیمت را ۳برابر به من فروخته است اما جرأت نکردم اعتراض کنم؛ وقتی به خانه رفتم از مادرم خواستم تا به آنها اعتراض کند.
بارها کارگر برای نظافت خانه آمده اما کارها را بهدرستی انجام نداده و من نتوانستم اعتراض کنم و بعد از رفتن او خودم کارها را انجام میدادم.
بارها دیگران از من پول قرض خواستند و من نتوانستم «نه» بگویم؛ برای همین یا ضرر کردم و پول از دستم رفته و یا مدتها بعد پول را برگرداندهاند.
گاهی مجبور شدم مدتها به صحبتهای تلفنی ادامه دهم برای اینکه نتوانستهام بگویم: وقت ندارم، باید به جایی بروم و یا باید کاری انجام دهم؛ درنتیجه باعث شده به موقع و در زمان مقرر به جایی که باید میرفتم، حاضر نشوم و یا کاری که باید در زمان مشخصی انجام دهم را با تأخیر انجام دهم و حتی جریمه شوم.
سالها پیش برای تحقیق دربارهی کلاس کامپیوتر، جرات نداشتم به موسسه زنگ بزنم و پرسشهایم را درباره محتوا آموزش، تعداد جلسات و… بپرسم، برای همین شمارهی مؤسسه را به عمویم میدادم تا تحقیق کنند؛ و اگر بعداً سئوال برایم پیش میآمد دوباره از عمو جان خواهش میکردم تماس بگیرند و این روند ادامه داشت.
هرگاه در تاکسی، در صندلیِ پشت دو نفر آقا و در صندلی جلو یک آقا نشسته بود، من نتوانستهام از آقایی که در صندلی جلو نشسته درخواست کنم که عقب بنشیند تا من بتوانم جلو بنشینم؛ به همینخاطر تمام مسیر معذب بودم.
بارها در میهمانیها با وجود خستگی و مساعد نبودن اوضاع و شرایطم، همهی ظرفهای مهمانی را شستهام و فکر میکردم که زشت است اگر فقط بخشی از آنها را بشویم! در نتیجه موجب میشد فشارهایی را متحمل شوم.
وسیلهای که خیلی دوستش دارم نزد کسی است که ارتباطم با ایشان کمرنگ شده و ۶سال بود که نمیتوانستم بگویم که پس بدهد؛ هر بار توجیهی پیدا میکردم که این کار را به تأخیر بیندازم.
۲۹سال اینگونه زندگی کردم؛ بعد از کارگاه «شخصیت آهنین» آموختم که خجول نباشم و اعتمادبهنفس مثل مطالبی است که کلاس اول یادگرفتیم و تا آخر عمر با آنها سروکار داریم و در جایجایِ زندگیِ ما نقش بسیار مهمی دارد.
حالا در هر موقعیتی که قرار میگیرم، مثل: محل کار(حتی محل کار سابقم)، در جمع دوستان قدیمی و جدید، در خانواده، مراکز خرید، سفر و… در برخورد با افراد مختلف میبینم که «اعتمادبهنفس» چقدر در تاروپود زندگی هر فرد نقش دارد؛ و من هر روز باید شاخ و برگ این ۲۹سال را اصلاح کنم.
تقریباً ۲سال از ثبتنام و حضورم در کارگاه «شخصیت آهنین» میگذرد و من هنوز در حال پیدا کردن فرصتهایی هستم که به دلیل نداشتن اعتماد به نفس در گذشته، از دست دادهام.
خداروشکر که این مسیر برایم باز شد تا باقی عمرم مثل ۲۹سال، گذشته تکرار نشود.
این جملات همینآخر به یادم آمد، برایتان مینویسم:
میدانيد چند نفر از آدمها بهخاطر خجولى و ترس از تمسخر و عدم اعتمادبهنفس، اولین سيگار یا مشروب را امتحان میکنن و این آغاز يه مسير اشتباه است!
میدانيد روزى چند زندگى از یکدیگر پاشیده میشود؟
چند تا بچه بايد پدر يا مادرشان رو انتخاب كنند؟
میدانيد از ترس اينكه زشته و بده، چند نفر به زندگىهاى ذلتبار ادامه میدهند!
کاش میتوانستم چهرهبهچهره، چشم در چشم، صدایم را به گوش شما برسانم تا بتوانم به شما بگویم که:
دقیقاً صیقل خوردن یعنی چه؟
پوست انداختن یعنی چه؟
متشکرم که این مطلب را خواندید.
پینوشت: اگر شما از این قبیل داستانها داريد، اینجا برایمان بفرستيد و اگر سالهاست با چنین مشکلاتی دستوپنجه نرم میکنید، چرا میخواهید فرصت هاى بيشترى را از دست بدهيد؟!
هم اكنون اقدام كنيد و براى هميشه ريشه اين مشكل رايج اجتماعى را از زندگىتان بيرون كنيد.
همكاران ما با توجه به گذشته و تجربه خجولى كه داشتهاند و آن را به كمك آموزشهاى محمود معظمى حل كردهاند با خوشرويى آماده پاسخگويى به پرسشهاى شما هستند.
شخصیتآهنین چیست؟
6 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
با سلام
محمد كمال كرم اله هستم.
براي ارتباط با استاد معظمي در كانادا ، راهنمايي مي خواستم.(شماره دفتر)
با تشكر
میشه برای من هم کمک کنین. منم مثل دوستان کمرو . خجالتی. اعتماد به نفس کم داشتن و… تودخدا کمکم کنین
متشکریم، سرکار خانم سهیلا، پیشنهاد میکنیم در کارگاه آموزشی شخصیتآهنین(رفعخجولی، فنبیان و انتقادپذیری) شرکت کنید و ظرف مدت ۴روز با کمرویی، خجولی و عدم اعتمادبهنفس خداحافظی کنید. برای ثبتنام لطفا اینجا را کلیک کنید. دوستداران شما در دفتر محمود معظمی
استاد معظمی خداروشاکرم که با انسان های فرهیخته ای مثل شما تو زندگیم اشنا شدم بوسیله ی گفته هاتون سهم بسزایی در تغییر زندگی من داشتین امیدوارم همیشه خدا یار و یاورتون باشه
دوستدارتون سیروان رحمتی
سلام
من قبلا چند تا از شما کانال داشتم استفاده میکردم
حالا فقط شادی و ثروت دارم بقیرو ندارم از کجا بگیرم
متشکریم جناب تقیزاده
کانال شادیوثروت: https://t.me/shadiservat
کانال شخصیتآهنین: https://t.me/shakhsiateahanin
کانال آموزش فروش و مدیریت: https://t.me/bestsellers