اگر خجالت نمیکشیدم…!
یکی از مهارتهایی که ما باید در زندگی تمرین کنیم، یاد بگیریم و حتی در سطح پیشرفته، در مدارس آن را به عنوان درس تدریس کنیم، «فن بیان و رفع خجولی» است.
شاید یکی از بزرگترین معضلات روحی و روانی در ایران، ریشه در خجولی داشته باشد. بیش از آنچه که فکر کنیم، از خجولی رنج میبریم.
همهی ما به نوعی خجولیم. یکی در برخورد با همسرش خجول است، دیگری در برخورد با فرزندش، یکی در برخورد با کارمندش، دیگری در پرداخت پول، یکی در حرفزدن، دیگری در ارتباط با جنسِ مخالف و… و این موضوع به اندازهای وسیع و گسترده است که شاید متوجهی وجود خزندهی آن نباشیم که در تمام شئونات زندگی ما، اثرات منفی خود را نشان میدهد.
برای نمونه:
یکی از اثرات خجولی، تعارفات است. اگر دوست داشته باشیم در مهمانی، میوهای یا چیز دیگری را برداریم، جلوی خودمان را میگیریم.
خجولی چیست؟ و چرا در زندگی ما بسیار تأثیرگذار است؟
نامهای داشتم از یک دخترخانم بسیار محترم، تحصیلکرده و باشخصیت. شروع نامهاش اینگونه بود:
«اگر فقط میتوانستم بگویم نه! من جای دیگری بودم. زندگیام جور دیگری بود. خیلی بهتر از این بود و…».
نمیتواند «نه» بگوید. چرا؟
چون خجالت میکشد. از عزیزترینهایش (پدر و مادر، برادر و همسر و معلمش) خجالت میکشد.
و از آنجا که انسان چارهجو است، وقتی خجالت گریبانش را میگیرد، به جای اینکه درد آن را حس کند، شروع به یافتنِ راههای جبرانی میکند. میگوید:
«ارزشش را نداشت و من ولش کردم».
خود را توجیه میکند! در حالی که رنج میبرد.
در گذشته شعری رواج داشته است:
هر که چون چرخ، مدارش کجی و خونریزی است
خلق عالم همه گویند که جوهر دارد
چرا چنین باوری باید در میان گروهی از انسانها رایج باشد؟!
چرا باید فکر کنیم کسی که گستاخ است و زورگویی میکند، شخص ایدهآلی است؟!
چون ما فکرمیکنیم مخالفِ خجولی، پررویی و گستاخی است!
دیگران ممکن است بگویند: خوش به حال او، اصلا خجالت نمیکشد. در حالی که اینطور نیست.
مقابل خجولی، اعتمادبهنفس است. پُررویی و گستاخی بیش از حد هم نوعی خجولی است.
به عبارت دیگر:
حسرت آدمهای پررو را نخورید. آدمهای پررو هم خجولاند.
بطور کلی ما انسانها در برخورد با مسائلمان به دو گونه عمل میکنیم:
نوع اول – برخی انفعالی عمل میکنند؛ مثل حلزون که اگر به او دست بزنید، میرود داخل لاکش، بیرون نمیآید تا مدتی بگذرد. این خجولی است. یعنی در خود توانایی ابراز وجود را نمیبیند. خودش را کوچک نگه میدارد که کمتر با دیگران ارتباط داشته باشد.
نوع دوم – پنهانکردن عدم اعتمادبهنفس (که ریشهی خجولی است) این است که شخص خجول، پررو میشود تا خجولی خود را پنهان کند.
پررویی یعنی پنهان کردن عدم اعتمادبهنفس، به نوعی دیگر. مانند وقتی که شخص دست به دم مار میزند! مار برمیگردد و او را نیش میزند.
پس: واکنش فرد خجول یا همانند حلزون است یا مار!
در هر دو حالت، فرد از عدم اعتمادبهنفس چنین واکنشی نشان میدهد.
اگر مار نترسد، نیش نمیزند.
بنابراین هیچوقت حسرت افراد پررو را نخورید و فکر نکنید آنها ایدهآل هستند. چون آنها عدم اعتمادبهنفسشان را در جسارت و گستاخی پنهان کردهاند.
نقطهی مقابل خجولی، اعتمادبهنفس و احترامبهخود و دوستداشتن خود است. کسی که اعتماد به نفس دارد، لزومی ندارد که گستاخی و پررویی یا خجولی کند.
حالا جالب این که خجولی مثل برخی بیماریها، مسری است. من پدر یا مادر خجولی را به فرزندم آموزش میدهم!
نمیتوانم مخالفت کنم، پس میپذیرم اما در دل راحت نیستم.
به همسرم «چشم» میگویم و موقع پرداخت پول یا آمدن سر قرار نمیتوانم آن کار را انجام دهم و بدقول میشوم.
برای رفع خجولی راههای متعددی وجود دارد.
صبح تا شب تلاش میکنیم که «خجولی» را بروز ندهیم!
خجولی قابل حل و قابل پیشگیری است.
باید به فرزندانمان یاد دهیم.
ما تحت عنوان ادب و نزاکت، خجولی را گسترش میدهیم!
میگوییم «زشت است». در حالی که «زشت» دروغگفتن و پنهانکردن احساس و ندیدن عواقب بد کارهایمان است.
ما میتوانیم بر خجولیمان غلبه کنیم، آزاد و رها زندگی کنیم و خوشحال باشیم. از شخصی که هستیم لذت ببریم. جالب است که انسانهای اطراف ما هم خوشحال میشوند چون میدانند «آری» و «نه» ما حقیقی است و غرضورزی شخصی در آن نیست.
این مسئلهی پیچیده طی یک هفته میتواند برای تمام آدمها و برای تمام عمرشان حل شود. شدنی است. فقط باید بخواهید، با فردی که این کار را یاد گرفته است، مشورت کنید. تا با انجام تمریناتی بتوانید آن را برای همیشه حل کنید.
افراد بسیاری را سراغ دارم که از فرط خجولی وقتی مطلبی را از روی کاغذ میخواندند، جای اثر انگشتشان روی کاغذ مانده بوده (آنقدر که کاغذ را در دستان خود محکم نگه داشته بودند!) و بعد از یک هفته تمرین، پشت تریبون قرارگرفته و برای مردم صحبت کردهاند.
شدنی است. فقط کافیست بیاموزیم.
دانلود آموزشهای «محمود معظمی»
فن بیان باید درس مدارس و کودکستانها و دبیرستانها و دانشگاهها شود. آموختن چنین مطالبی، تفنن نیست، بلکه مهارتهای زندگی است که موفقیت و شکست را تعریف میکند.
چه بسیارند افراد با استعداد، افراد دانشمند و آگاه و مطلع ولی نمیتوانند مطلبشان را انتقال دهند. زبانشان میگیرد. گنگ میشوند و همه چیز از یادشان میرود. انگار در فضا معلقاند!
خجولی باید حل شود و شخص باید یاد بگیرد چطور مطالب و آموختههایش را انتقال دهد؛ و اینگونه است که فرد خوشحالتر خواهد بود و برای جامعهاش مثمرثمر میشود و درآمدِ او هم افزایش خواهد یافت؛ دیگران هم او را بیشتر دوست خواهند داشت.
برای این که برایتان واضحتر موضوع را بیان کنم که این کار شدنی است، یک داستانِ حقیقی برایتان تعریف میکنم:
داستانِ پسربچهای که در مدرسه و دبیرستان وقتی امتحان کتبی میداد، نمرتش بسیار خوب بود. اما به مجردی که امتحاناتِ شفاهی شروع میشد، نمراتش به زیر ۱۰ میرسید. این پسربچه در امتحان جبر نمرهاش ۱۸ شد اما وقتی معلم به عنوانِ تشویق او را پای تختهآورد تا او مسئله را حل کند، نتوانست! پای تخته و جلوی بچهها سرش گیج رفت و صداها را نمیشنید. تا این که معلم عصبانی شد و گفت: «حتماً تقلب کردهای و این نمره را آوردهای!».
این پسر بچه، بچهای بوده که در اتوبوس اگر جلوی چندتا خانم یا آقا به او میگفتند بلیط اتوبوس را تحویل بده، او درحالی که بلیطش را گرفتهبود، خجالت میکشید و بغض گلویش را میگرفت و نمیتوانست حرف بزند. فقط از فرط خجولی.
این پسربچه، بعدها تبدیل شد به یکی از سخنرانان و برگزارکنندهی بزرگترین سمینارها و کارگاههای آموزشی در حضور هزاران مخاطب! اسم او «محمود معظمی» است.
من روزی از حرفزدن در کلاس یا جمعهای چهار-پنج نفره آنقدر مضطرب میشدم که زبانم بند میآمد و نمیتوانستم حرف بزنم. ولی الان در حضورِ هزاران نفر سخنرانی میکنم.
در سمینارها و کارگاههای آموزشی من، مدیران عالیرتبه از سراسر جهان شرکت میکنند. با آنها ارتباط و تعامل داریم. یاد میگیریم و یاد میدهیم.
چه اتفاقی رخ داده است؟ همان اتفاق میتواند در شما رخ دهد.
شما هم میتوانید بیایید به جای من بنشینید و صحبت کنید. از دیدگاهها و مطالب و یافتههایتان و از تجربیاتتان بگویید و کمک کنید تا دیگران خوشحالتر شوند، زندگیشان بهتر شود و شما هم خوشحال شوید.
راهحل دارد!
اول باید بپذیرید که چنین مسئلهای دارید. وقتی پذیرفتید، بگویید راه حل آن چیست؟ راه حل آن را پیدا کنید و بعد اقدام کنید.
آزاد و رها و با اعتمادبهنفس و احترام بهخود، تجربیات و یافتههایتان را به دیگران بگویید و تجربیات و یافتههای دیگران را جذب کنید.
دوستدارتان
محمود معظمی
دانلود آموزشهای «محمود معظمی»
6 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
جناب آقای معظمی، بسیار زیبا و گویا بیان فرمودید اما خب راه حل چیست؟
آیا دوره آموزشی یا سیمنار یا کتابی برای از بین بردن چنین خجالتی هست؟
ممنون میشم پاسخ بدید
سلام و عرض ادب واحترام ،خدمت جناب دکتر معظمی عزیز و تمام دوستان و طرفداران،صمیمانه از شما کمال تشکر را دارم بخاطر مجموعه برنامه ها و سخنرانیهای مفید و اموزنده جنابعالی،و از خداوند دانا وتوانا براتون آرزوی سلامتی وطول عمر باعزت مسئلت مینمایم
ممنون ، مطلب خیلی خوبی بود من خیلی تلاش کردم اما همچنان خچول هستم امیدوارم روزی برسه که بتونم بر این مساله غلبه کنم..
کارگاه شخصیت اهنین حضوریه؟؟کسایی که تهران نیستن چکار کنن؟
محمد عزیز از پرسش شما متشکریم، بله ۴روزه میباشد. عزیزان از سراسر ایران در این کارگاه ثبتنام کردهاند، پیشنهاد میکنیم این فیلم را در صفحه شخصیت آهنین مشاهده کنید. سپاس، دوستداران شما در دفتر محمود معظمی
سلام
خجولی بزرگترین مشکلیه که من دارم. الان من ،دقیقا عین دوران نوجوانیتون هستش. بخاطر نداشتن اعتماد بنفسو خجالتی بودنم موقعیتهای زیادیو از دست دادم واین موضوع برام خسته کننده شد.تمام تلاشمو میکنم که بتونم تو کارگاه شخصیت اهنین حتما شرکت کنم