خجالت میکشم که…؟!
یکی از مسائلی که بشر (بهخصوص هموطنان ایرانی) با آن دستپنجه نرم میکند «خجولی» است. خیلی شنیدهاید یا دیدهاید افرادی را که دائم غُر میزنند، غیبت میکنند! وقتی از آنها میپرسید: اگر از فلانی ناراحتی، چرا به خودش نمیگویی؟ پاسخ میدهد: «آدم عاقل خودش باید بفهمد که اشتباه میکند» و…
یا فرض کنید پدری دائم گلهوشکایت میکند که همسر و فرزندانش دائم توقع دارند. سوالِ منطقی این است که چرا به آنها توضیح نمیدهید که بودجهی ماX مبلغ است؛ بنابراینN مبلغ از آن برای خرج وN مبلغ برای پسانداز است؟!
کمتر کسی قبول میکند که «خجول» است!
ولی من به شما اطمینان میدهم که: من و شما و بسیاری از مردم جامعه، همه به نوعی «خجول» هستیم. «خجولی» رفتاری نیست که کل سیستم فکری و روانی انسان را تحتالشعاع قرار دهد.
ممکن است من در معاملات روزمرهام خیلی هم صریح و بدون فشار کار کنم اما اگر بخواهم به فرزندم بگویم پول ندارم، خجول باشم. یا اگر بخواهم بروم جایی پولی بگیرم، خجول باشم. یا اگر جایی بخواهم چانه بزنم، خجول میشوم؛ احساس میکنم که نمیتوانم حرف بزنم.
اگر آمار این را داشته باشیم که ضرر و زیان خجولی را اندازه بگیریم، خواهیمدید که:
میلیاردها دلار در سال، ضرر و زیانِ خجولی را میدهیم. میلیونها ساعت وقتِ مفید از بین میرود. چرا که من نتوانسته و نمیتوانم حرفم را بزنم. و چون نمیتوانم حرفم را بزنم، دلایلی برای توجیه خود میآورم! چرا؟!
به خاطر بسپارید که خجولی مرض یا بیماری نیست. خجولی(خجالت کشیدن) یک نوع «ندانستن» است.
به طور مثال، فرض کنید شما در کرمانشاه یا در شمال زندگی میکنید؛ ولی من آدرسِ خیابانی در یک شهر دیگر را از شما بپرسم. شما قبل از این که به من بگویید نمیدانم، در ذهن خود تلاش میکنید. برای مدتی ساکت میشوید. میپرسید: «کجا را فرمودید؟» پاسخ میدهم: مثلاً «خیابان مازندران». کمی فکرمیکنید و بعد میگویید: «نمیدانم».
چرا در آن مدت ساکتید؟ برای این که وقتی سوالی از شما پرسیده میشود یا در موقعیتی قرار میگیرید، مغز شما در در میان فایلهایی که دارد به جستوجو میپردازد تا ببیند چه عکسالعملی در موقعیت مشابه داشته است. چون تمامی این موارد را از قبل ضبط کرده است. مثل یک فوتبالیست یا پیانیست یا یک سخنور.
مغز جستوجو میکند و فایلی به عنوانِ «خیابان مازندران» پیدا نمیکند؛ به همین دلیل ذهن شما مشغول میشود تا بتواند پاسخی پیدا کند. این مدت در سکوت میگذرد. تا ببیند چه باید بگوید.
«خجولی» نیز چنین فرآیندی دارد؛ و البته قابل حل است. به شرطی که آن را شناسایی کنیم و بدانیم که در چه زمینهای خجول هستیم. بنابراین ابتدا باید آن را در خودمان جستوجو کنیم! نگوییم عیب مردم یا همسرمان است.
خانمها به خصوص خیلی از «خجولی» رنج میبرند.
وقتی ازدواج میکنند در وهلهی اول فکرمیکنند یک همسرِ خوب همسری است که در تمام جنبهها فداکاری کند. هر چه میگویند بگوید چشم! هر کاری میگویند، انجام دهد!
هر شخصی ظرفیت دارد. وقتی توقعاتی که از دیگری داریم از ظرفیتش فراتر رود، نمیتواند انجام دهد. احساس بدی نسبت به خود پیدا خواهد کرد. قصد دارد موضوع را به شما بگوید اما نمیتواند! یا وقتی شخصی از ما درخواستی دارد و ما میگوییم «چشم» اما انجام نمیدهیم! چرا؟ چون خجالت میکشیم بگوییم: «نه».
از جمله آموزشهای بنیادی و اساسی این است که:
هر فردی اول باید خودش را موظف کند که یاد بگیرد از شرِ خجولی رهایی یابد. آگاه شود که «خجولی» از کجا و چرا ایجاد میشود؟ و آگاه باشد که چقدر این موضوع او را آزار میدهد؟ و در نهایت چطور میتواند آن را برطرف کند؟
و جالبتر این که اطرافیان هم خوشحال خواهند شد.
نباید فکر کرد، مردم وقتی خوشحال میشوند که هر چه گفتند، به آنها بگوییم: «چشم».
خیلی از خانمها میگویند: همسر ما برای پدر و مادر و همسایهاش، هر زمان از شب و روز باشد، میرود کاری داشته باشند، انجام میدهد اما برای خانه و فرزندانِ خودش انجام نمیدهد. شیرِ آب خانهی خودش چکه میکند، اما درستش نمیکند! و میگوید وقت ندارم!
چرا این شخص نمیتواند «نه» بگوید؟
در هندوستان یک کنفرانس مدیریتی بود که چکیدهی این کنفرانس این بود:
«مدیر کسی است که بتواند بگوید «نه». البته در زمانِ مناسب و به روشِ درست». جایی که بتواند، باید بگوید «نه».
من و شما نیز به عنوانِ مدیر زندگیِ خودمان که میخواهیم یک زندگی را اداره کنیم:
باید بدانیم ما محدودیتهایی داریم و نمیتوانیم تمام مردم دنیا را راضی نگه داریم! اصلاً چنین رسالتی برای ما نوشته نشده است! زندگی دادوستد است. و اگر دیگران از شما زیاد توقع دارند، و شما از آنها میرنجید، شاید یکی از دلایلش این باشد که: شما «خجول» هستید. به جای اینکه از آنها خشمگین شوید، کمی توقف کنید و فکر کنید که چه کاری باید انجام دهید که بتوانید به آنها «نه» بگویید.
ما به روشهای مختلفی میتوانیم «نه» بگوییم که دیگران از شنیدن آن دلخور نشوند.
ولی باید یادبگیریم… یاد بگیریم و به فرزندانمان نیز یاد بدهیم.
تعهداتی میدهیم که نمیتوانیم انجام دهیم و ضرر میکنیم. اگر ضررهایی را که من و شما
از روی خجولی تحمل میکنیم، با هم جمع کنیم، به وحشت خواهیم افتاد.
لطفاً توجه کنید:
- ممکنه خواهش کنم که ۱۰-۲۰ میلیون تومان به من قرض بدهید؟ هر موقع پولی دستم بیاید به شما پس میدهم!
- ممکنه خواهش کنم ماشینت را به من قرض بدهی؟ زود برایتان برمیگردونم….
- چرا به همسرت نمیگویید که دوست دارید، بنشیند و ۵ دقیقه با شما حرف بزند؟
- چرا به او نمیگویید که یک روز در هفته بیرون از خانه غذا بخوریم؟
- چرا به بچههایتان نمیگویید که در تمیزکردنِ خانه به شما کمک کنند؟
- چرا با دوستانتان تماس نمیگیرید و از آنها کمک نمیخواهید؟
- چرا از جوابِ «نه» میترسید؟
- چرا میترسید شما را تأیید نکنند؟ چه اتفاقی رخ میدهد؟
- چرا جای دیگران فکر میکنید و به خود جواب میدهید؟ آیا از آنها خواستهاید و آنها گفتهاند «نه»؟
چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید…
راههای بسیاری است که بتوانیم زندگی را تسهیل کنیم و طوری زندگی کنیم که بتوانیم لذت ببریم. ولی نمیدانم چرا فکر میکنیم با همان معلومات و تجربه و دانشی که داریم باید به تمام مسائل زندگی پاسخ دهیم! امکانپذیر نیست…
لطفاً به این مثال توجه کنید:
دختر خانمی است که میخواهد با آقا پسری آشنا شود. اما هنوز او را نمیشناسد. آقا پسر دست او را میگیرد! دختر خانم دوست ندارد که او دستش را بگیرد، اما هیچ نمیگوید! بعد پسر، آرنجِ دختر را میگیرد! بعد دست پشتِ او میگذارد! دختر از خجالت عرق کرده و ناراحت است و احساس بدی دارد اما هیچ نمیگوید!
چرا هیچ نمیگویی؟! چرا نمیگویی که دستش را کنار بکشد؟!…
در خصوصیترین روابط زناشویی، در بعضی مواقع یک طرف خسته است، دوست ندارد و خوابش میآید. چرا ما اجبار داریم همه را راضی نگهداریم؟ چرا فکر میکنیم باید همه از ما خوشحال باشند؟ چرا؟ دربارهی این موضوعات فکر کنیم…
کمک کنیم و با هم جامعه را بسازیم و اصلاح کنیم. حرفی را بزنیم که به آن معتقدیم. کاری را انجام دهیم که خواستار انجامِ آن هستیم یا به نفعمان است که انجام دهیم.
توجه کنیم:
اگر شب خواب بودم و همسایهام زنگ زد که همسرم حالش بد است؛ لطفاً کمک کنید تا او به بیمارستان ببریم، قبول کنید. فکر نکنید که اگر در چنین وضعیتی «نه» بگویید خجول نیستید! این یک وظیفه است و ارتباطی به خجولی ندارد.
یادبگیریم که: در چه شرایطی بگوییم «نه» و در چه شرایطی «بله» بگوییم
و در چه شرایطی بگوییم «راجع به این موضوع فکرمیکنم».
زندگی برای خودمان و دیگران ساده کنیم و جایی برای غیبت، عیبجویی و تحقیر دیگران و از جمله خودمان باقی نماند.
نگوییم لعنت به من که هر کس میآید به من زور میگوید! اگر خجولیمان را برطرف کنیم خواهیم دید که کسی به ما زور نخواهد گفت. ما خجول هستیم که تعهدات بیش از توانمان را میپذیریم. ثابت شده است که: خیلی از این بیماریها نظیر میگرن و حتی لکوپیس یا ورم مفاصل ناشی از استرسهای زیاد و طولانی مدت است که افراد در زندگی دارند.
هر کاری داریم زمین بگذاریم و برای رفعخجولیمان کاری کنیم.
دوستدارتان
محمود معظمی
شخصیتآهنین چیست؟
11 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
سلام،
حمید هستم، دقیقا همان پسر بچه ای که سی و چند سال پیش چند بار پای تخته سیاه کلاس روی زمین ولو شدم. و سایه این استرس را همیشه روی همه مراحل زندگی ام احساس کرده ام ولی نمی توانم چهار روز برای حضور در کارگاه شخصیت آهنین مرخصی بگیرم.
آیا امکان دارد بصورت غیر حضوری با سی دی یا راه دیگری از آن بهرهمند شوم؟
چطور میشه حضوری شما را ملاقات کرد؟
سلام بر استاد بزرگوار محمود معظمی,مثل همیشه عالی
متشکرم استاد ان شاالله همیشه سالم و شاد باشین و ما از بیانات شیوای شما استفاده کنیم
سلام استاد
من از مسئله خجولی به شدت رنج میبرم و خودم هم میدونم که بسیاری از مشکلات زندگیم مربوط به خجولی هست اما توان مالی شرکت در کارگاه شما رو ندارم کتاب یا سی دی ارزانتر اگر هست راهنمایی کنید که تهیه کنم
درود از تماس شما متشکریم. پیشنهاد میکنیم سمینار «شادباشید و ثروتمندشوید» و سمینار «رفعخجولی» را دانلود و گوش کنید. پرسشی بود در خدمت هستیم. دوستداران شما در دفتر محمود معظمی
استاد معظمی بینهایت سپاسگذارم … صمیمانه دوستتان دارم
سلام آقای دکتر.من آدم خیلی خجالتی هستم.در ارتباط برقرار کردن بینهایت مشکل دارم حتی کارمو دو بار از دست دادم.خیلی دوست دارم یکی پیدا بشه جای سرزنش یا دفاع کردن از من راه درستو بهم نشون بده..اعتماد به نفسم صفره.کاش میشد راهی پیدا کرد…اگه میتونید کمکم کنید لطفا دریغ نکنید..۲۵سال رنج بردم از خجالتی وکمرویی و بی اعتماد به نفسی.
درود بر شما، متشکریم از اینکه مسئلهی خود را مطرح نمودید، پیشنهاد میکنیم همینحالا در کارگاه شخصیتآهنین ثبتنام کنید و برای همیشه با خجولی خداحافظی کنید.
سلام ، جناب معظمی ،مطالبتون و صحبت هاتون بسیار عالی و مفید هست و به واقع برای من و در زندگی من خیلی تأثیر گذار بوده ، باز هم ممنون،زنده و پاینده باشید.
با عرض سلام.و خداقوت..
من خودم واقعا خجول هستم.ازوقتی که وارد بازاریابی
شبکه ای شده ام.مسیله خجولیم بهتر شده است.من آموزش های مختلفی دیده و ارتبازم در بازار بهتر شده
سپاس بابت نکته های آموزنده
ممنون بابت مطالب آموزنده