«مه» قاعدهی زندگی است!
«مه» به آدمها احساسی را میدهد که در زمانهای دیگر این احساس را تجربه نمیکنند.
وقتی در «مه» قرار میگیرم احساس میکنم به روشنی دیده نمیشوم و همینطور دیگران و چیزهای دیگر برای من روشن نیستند و همه چیز در وهم و هالهای از ابهام است و این مرا هوشیار و کنجکاو میکند؛ گویی چیزهایی وجود دارند که کنارت هستند ولی وقتی آنها را نمیبینی، قصد میکنی دنبالشان بگردی!
این موضوع واقعیتی را در من زنده میکند برای دانستن، فهمیدن و تجربه کردن…
در واقع زندگی به طور کلی در «مه» قرار دارد.
این که خیلی نمیتوانیم آینده را پیشبینی کنیم!
این که نمیدانیم طرف مقابل چه میخواهد؟!
اینکه نمیدانیم فرزندمان آخر سر چه خواهد کرد؟!
یا اینکه نمیدانیم انتهای یک فیلم چه میشود؟!
و…
*** همین که نمیدانیم «لطف زندگی» است.
هروقت فکر کنیم همه چیز را میدانیم و همه چیز مشخص و در اختیار ماست، دیگر کنجکاو نخواهیم بود؛ در آنهنگام احتمالاً یا مردهایم و یا زندگیمان کمرنگ شده است و خودمان خبر نداریم!
من پیشنهاد میکنم خیلی اصرار نکنید از مههای زندگی بیرون بیایید، زیرا «مه» قاعده زندگی است.
سؤال و کنجکاوی موجب میشود که دائماً ذهنمان درگیر شود. دنبال آرامش نباشیم!
بهقول مولانا:
همه زندگی آن است که خاموش نمیرید!
در روزهایی که پیشرو داریم برای زندگی خود سؤالات اساسی و بزرگ مطرح کنیم، که تلاش برای رسیدن به پاسخ آنها از ما یک انسان قدرتمند، یک زندگی پرمعنا و یک اثر ماندگار بگذارد.
به قول یکی از بزرگان:
میل به آموختن از شک زاییده میشود.
پس شک کن و بیاموز.
دوستدارتان
محمود معظمی
سمینار بزرگ و استثنایی «Take Off»
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
سلام
واقعا تاثیرگذار بود استاد
خیلی ممنونم از شما
خیلی زیبا و قشنگ گفتین، فکر کردن به جزئیات آینده جز استرس و نگرانی و فشار و تنش عصبی نتیجه ی دیگه نداره!!