بسته‌ دانلودی کتاب‌های الکترونیکی(PDF)

نام این کتاب الکترونیک «شاد باشید و ثروتمند شوید: روان‌شناسی ثروت و مدیریت پول و درآمد» است.

رازی در «ثروت» و  «پول» وجود دارد. رازی که اکثر مردم از آن بی‌خبرند و چیزی درباره آن نمی‌دانند.

چرا غالب انسان‌ها در طول عمر خود هرگز از لحاظ مالی موفق نیستند؟

چرا اکثر مردم حتی با داشتن امکانات مناسب نمی توانند «شاد» باشند؟

آیا تا بحال از خود پرسیده‌اید که ذهن شما در مورد «ثروت و شادی» چگونه برنامه‌ریزی شده است؟

«پول» و «موفقیت» آسان به دست می‌آیند یا سخت و دشوار؟

برای یک زندگی «یویو» وار که دائم درآمدتان کم و زیاد می‌شود برنامه‌ریزی شده‌اید یا در آمدی مطمئن و روزافزون توام با شادی و اطمینان؟

با خواندن این کتاب هیجان انگیز می‌توانید شخصیت مالی خود را به دقت بشناسید.
محمود معظمی به شما کمک می‌کند تا برنامه‌ریزی ذهنی‌تان را در مورد ثروت تصحیح کنید.
با تمرینات ساده و خوشایند پیشنهادی در این کتاب، می‌توانید به آسانی برای همیشه شاد و ثروتمند زندگی کنید.
همچنین درخواهید یافت چرا تنها با افزایش درآمد، شما ثروتمند نخواهید شد و چه تفاوت‌های ظریفی بین «تفکر فقر» و «تفکر ثروت» وجود دارد.

آیا لازم است که من این کتاب الکترونیک را دانلود کنم و بخوانم؟
برای پاسخ به این پرسش: لطفا به حساب بانکی و نوع روابطی که با اطرافیان و عزیزانتان دارید توجه کنید.

نویسنده: محمود معظمی

بگذارید یک داستان برای شما تعریف کنم. داستان به حدود ۴۵ سال پیش برمی‌گردد. من دانشجو بودم. یک عده دانشجو، با دو مینی‌بوس، برای تورِ شمال و رفتن به فیروزکوه، تجهیز شدیم. مینی‌بوس‌ها از بالای ورامین رد شدند. یکی از دانشجوها گفت اینجا دِهی است به نام دِه نمک. برویم این دِه را ببینیم. راهنمایمان موافقت کرد.

وارد دهِ نمک شدیم. یک دِه ارواح. خانه‌های گِلی. نه درختی و نه پرندهای و نه سگ و گربه‌ای. خشک و برهوت. یک مادر و دختر، توجه مرا جلب کردند که داشتند در هاون نمک می‌کوبیدند. پرسیدم اینها دارند چه کار میکنند؟ گفتند اینها نمکِ سنگ را میکوبند و بعد می‌فروشند.

گفتم «نمک که قیمتی در ایران ندارد. چقدر سنگِ نمک را باید خرد کنند تا اموراتشان بگذرد؟»

یک فقرِ سنگین وجود داشت. قلبم به درد آمد. هنوز هم که دارم برای شما تعریف می‌کنم، آن ناتوانی و فقر را با تمام وجودم دارم حس می‌کنم. آن صدای باد را می‌شنوم. خیلی ناراحت شدم و تحت تأثیر قرار گرفتم. مینی‌بوس‌ها راه افتادند و راهیِ فیروزکوه شدیم. در راه، مغزِ من درگیرِ این مادر و دختر بود. به جاده شمال که رسیدیم، به خودم گفتم چرا اینها آنجا را ترک نمی‌کنند که به اینجا بیایند که این همه سبزه و آب و پرنده هست؟! اگر هم قرار است بمیرند، لااقل تشنه نمیرند. و این سوال، مثل یک نبض در سرم میزد. و این سوال را از شما می‌پرسم. چرا اینها ده نمک را ترک نمی‌کنند؟ می‌ترسند؟ عادت کرده‌اند؟ جای دیگری را نمی‌شناسند؟ هدفی ندارند؟ قانع هستند به آنچه که هستند؟ دلبستگی دارند؟ نمی‌خواهند تغییر کنند؟ اطلاعات ندارند؟ بله همۀ اینها درست.

دوستانِ عزیز، متأسفم که به اطلاعتان برسانم همهی ما به نوعی در ده نمک زندگی میکنیم. به هر دلیلی در ده نمک زندگی میکنیم. و وقتی مردمِ یک شهر یا کشور در ده نمک زندگی کنند، شهر یا کشورشان در ده نمک است. ما در ده نمک هستیم، با توجه به امکاناتی که برایمان باز است. در این کتاب الکترونیک تمام تلاشم این است که با کمک شما، ده نمکتان را بشناسید و هر جور شده سریعا دهتان را ترک کنید. وقتی ندارید. از شما میپرسم: میخواهید در دهِ نمک زندگی کنید؟ اگر نمیخواهید، لطفا بلند شوید. دستان را رویِ قلبتان بگذارید تا با خداوند عهدی ببندیم: «خداوندا، به من کمک کن تا بدانم دنیا آنی نیست که من شناخته‌ام. خداوندا، به من کمک کن تا دِهاتِ نمکِ خود را پیدا کنم. و به من کمک کن تا آنها را سریعا ترک کنم. من می‌توانم!»

از کجا بفهمیم در ده نمک هستیم؟ در ایامی که آیین و مناسک مذهبی برگزار می‌شود، اگر از خیابان‌ها رد شوید می‌بینید که نوشته‌اند: «هیئتِ عزادارانِ فلان، مقیمِ تهران»، یا «انجمن کرمانی‌ها، آذری‌ها، جنوبی‌ها و … در تهران». در ونکوور هم که برویم، می‌بینیم که ملل مختلف، جمعِ خودشان را تشکیل دادهاند. چرا ما اینقدر دورِ هم جمع می‌شویم؟ از چه می‌ترسیم؟ از ناشناخته‌ها، از تنهایی، از این که نتوانیم ارتباط برقرار کنیم. از این که طرد شویم، امنیت و ….. همه اینها اولش یک ترس است. و همه‌اش هم ذهنی است. ما می‌ترسیم ما را نپذیرند یا به ما میدان ندهند و طرد شویم. و برای همین است که دور هم جمع می‌شویم. می‌رویم به یک شهر دیگر و محیط ایزوله برای خودمان می‌سازیم. به جای آن که قاطی شویم و بهشان چیزی یاد دهیم و ازشان چیزی یاد بگیریم، خودمان را جدا می‌کنیم. اینها دهاتِ نمک است. دهات نمکی که تحت عنوان وطن‌پرستی و آیین‌پرستی با خودمان می‌بریم. به جای آن که یادبگیریم، آنی را که داریم، می‌خواهیم تکرار کنیم. اولِ همه‌شان، ترس است. و امروز روزی است که ما باید اینها را بشناسیم و در پایان، همه را از بین ببریم.

نشانه‌های زندگی کردن در ده نمک چیست؟ هر روز صبح همان کاری را می‌کنیم که دیروز می‌کردیم. هر شب آن نتیجه‌ای را برداشت می‌کنیم که دیشب برداشت کردیم. آیا زندگی، تکرارِ تکرار است؟ نه نیست. من در ده نمکم گیر کرده‌ام و مثل «اسب عصاری» دارم دور خودم می‌چرخم. زندگی تکرار نیست. من یک چیزی را به عنوان زندگی تکرار می‌کنم. زندگی خیلی بزرگ و وسیع است. زندگی را و توانایی‌هایمان را یاد بگیریم. بشناسیم که ما، که هستیم. یاد بگیریم که دنیا آنی نیست که من فکر می‌کنم.

نویسنده: محمود معظمی

هدف چیست؟

آیا لزومی به هدف‌گذاری وجود دارد؟

یک هدف خوب چه مشخصاتی دارد؟

به کدام یک از اهداف زندگی‌ام توجه کنم؟

چگونه به اهدافم در زندگی دست‌یابم؟

آیا راهی است که راحت، خوشایند و آسان به اهدافم دست پیدا کنم؟

چرا برخی از انسان‌ها، راحت و آسان به خواسته‌های خود می‌رسند و برخی هرگز؟!

محمود معظمی در سمینار به یاد ماندنی و فوق‌العاده ارزشمند «هدف» یا بزرگترین فانوس دریایی زندگی بشر، به پرسش‌های فوق و ده‌ها پرسش دیگر به زبانی روان و خوشایند پاسخ می‌دهد.

موفقیت‌های وی در زندگی خانوادگی، حرفه‌ای و اجتماعی و همچنین مطالعات عمیق وی از هدف و موفقیت او را فردی استثنایی برای آموزش سمینار «هدف» ساخته است.
شما هم پس از گوش کردن به این سمینار موفق و متفاوت، مانند میلیون‌ها شنونده و بیننده و شرکت‌کننده دیگر در سمینارها و کارگاه‌های آموزشی وی معتقد خواهید شد:
زندگی بیش از آن‌که تصور کنید در اختیار شماست، به شرط اینکه نخست راه آن را بیاموزید و سپس آن را تمرین کنید.

با راهکارهای ساده و خوش‌آیند وی تمام درهای موفقیت و شادکامی بر روی شما گشوده می‌شود.
پس از شنیدن و پیاده‌کردن اهداف‌تان، شما تبدیل به ماشین موفقیت خواهید شد.
تندرستی، روابط زیبا و دلپذیر، احترام و محبوبیت بیشتری در انتظار شما خواهد بود.
به هم کمک کنیم تا دنیا را جای بهتری برای زیستن بسازیم.

به‌قول حضرت حافظ:
گرچه راهی است پر از بیم ز ما تا بر دوست
رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی

نویسنده: محمود معظمی

بسیاری از انسان‌ها به قدری مشغول و درگیر کار و فعالیت‌های روزمره­ هستند که «خود» را فراموش می‌کنند!

باید بدانید که شما ستون، پایه و اساس زندگی‌تان هستید و تا زمانی‌که به خود توجه نکنید، نمی‌توانید آن‌طور که دوست دارید، زندگی کنید.

همه‌ی ما در بوجود آوردن زندگی‌مان مسئول هستیم.
ما می‌دانیم که اگر خواهان تغییرات ظاهری هستیم ابتدا باید به تغییرات درونی بپردازیم.
گرایش به «تغییر» در وجود همه‌ی ما نهفته است.
تغییر، تمایلی مشترک بین همه‌ی انسان‌ها برای رفتن به مکان و زمانی شادی بخش‌تر است. 

به خاطر داشته باشید با هرچیز و هرشخص در جهان از جمله خداوند همیشه در ارتباط هستید و خواهید بود.
جهان در هر لحظه به‌طور خودکار در حال پاسخ به افکار، احساسات و اعمال شما است.
هر کنش، واکنشی را به همراه دارد…
جهان مانند آیینه عمل می‌کند و هر انرژی که از خود ساطع می‌کنید، همان را به شما منعکس خواهد کرد.

اگر به دنبال شادی بیشتر در زندگی خود هستید:
ابتدا باید خود را با نوای طبیعت هماهنگ کنید.
باید در مکانی سرشار از رضایت، شکرگزاری، آرامش و آگاهیِ برتر باشید. 

حق طبیعی شماست که شاد باشید.
شما وظیفه دارید از طریق نعمت‌های خدادادی توانایی‌ها و قابلیت‌های خود، ابراز وجود کنید؛ به‌طوری که موجبات شادی و سرزندگی خود را فراهم کنید.

با مطالعه‌ی کتابِ حاضر، شما ابتدا با سیروسفر به درون خود، خویشتنِ وجودی خود را بهتر می‌شناسید و قابلیت‌ها و توانایی‌های خود را باور و به آن‌ها اعتماد خواهید کرد و درنهایت می‌توانید زندگی خود را در مسیری که همیشه آرزویش را داشته‌اید، هدایت کنید.

آری! زندگی همچون رازی است که باید کشف شود...
زندگی همچون بازی های کودکانه‌ای است که هنگام بازی باید غرقِ درآن شوی تا بتوانی از بازی کردن لذت ببری و شادی آن را از اعماق وجودت احساس کنی…
زندگی ترانه‌ی دلنشینی است که با هماهنگی زیبای نت‌ها ایجاد می‌شود و تو را به رقص وا می‌دارد…
پس آنچنان برقص که گویی هیچ‌کس تورا نمی‌بیند…

شما باید بیاموزید که سعادتمند زندگی کنید، آنچه را که دوست دارید انجام دهید و برای لذت بردن از زندگی وقت بگذارید.

نویسنده: مریم نعماوی‌زاده

چند نفر از شما می‌خواهید این نوروزی که در پیش دارید یک نوروزِ بسیار متفاوت و ارزشمندتر باشد؟

چند نفر از شما می‌خواهید سالی که پیش داریم، سال موفقیت‌ها و فرصت‌های فراوان باشد؟
به شما این اطمینان را می‌دهم که اگر این مطالب را بادقت بخوانید و من بتوانم این مطالب را به شما منتقل کنم، سالِ آینده، سالِ بسیار پرباری برای شما خواهدبود.
معمولاً من حرف نسنجیده نمیزنم.

یکی از دعاهایی که اولِ نوروز، از قدیم هم خوانده می‌شده، دعای «یا مقلب القلوب و الابصار ، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول و الاحوال، حوِّل حالنا الی احسن الحال» بوده است.
بخش آخر یعنی که حالِ ما را به حالِ بهتری تبدیل کن.
یعنی کاری کن حسِ بهتری داشته باشیم، زندگی بر وفق مرادمان باشد، خوشحال‌تر و ثروتمندتر باشیم، اگر مریضیم تندرست شویم، اگر بی‌پولیم، پولدار شویم و از این جور چیزها.

نتایجی را در زندگیِ روزمره‌مان می‌خواهیم. و جالب است که:
از زمانی که من کودکی خردسال بودم، این دعا را هنگام نوروز میشنیدم، سالِ بعد هم همان را میشنیدم و هر سال هم هیچ اتفاقی رخ نمیداد.

آیا خدا نمی‌شنود؟
زبانِ ما را بلد نیست؟
ما را دوست ندارد؟
قدرتش را ندارد؟

چرا این اتفاق رخ نمی‌دهد یا در حد انتظارِ ما رخ نمی‌دهد؟
این پرسشی است که ما در این کتاب الکترونیک پاسخ می‌دهیم.

نویسنده: محمود معظمی

چرا این کتاب حال شما را بهتر می‌کند؟

همه چیز از فکر یا همان اندیشه آغاز می‌شود.
فکر وقتی پایدار باشد به احساس تبدیل می‌شود.
احساس رفتار ما را شکل می‌دهد.
و رفتار است که نتیجه‌ها و دستاوردهای زندگی ما را رقم می‌زند.

تو دوست عزیز هر روزِ خودت و هر بامدادِ زیبایت را با چه اندیشه‌ای آغاز می‌کنی؟

خودت آن‌ها را انتخاب می‌کنی، یا اجازه می‌دهی دیگران (که ممکن است گوینده‌ی خبرِ رادیو یا راننده‌ی غرغروی تاکسی یا همکاری خسته باشد) برایت آن‌ها را برگزینند؟

سُکانِ هدایتِ زندگی‌ات در دستان خودت است یا دیگران؟

پیشنهادی عالی برایت داریم:
با یک جمله‌ی هوشمندانه، با یک نکته‌ی اندیشمندانه، روزت را آغاز کن؛ به آن فکر کن و بگذار روزت حول آن شکل بگیرد.
دربارۀ آن جمله و آن نکته از خودت سوال کن و بگذار ذهن‌ات پاسخ‌های هوشمندانه را برایت بیابد.

کتاب الکترونیکِ «مطمئن باش: هر روز زندگی‌ات بهتر می‌شود!»، که جلد نخست از مجموعه کتابی است زیر عنوان «۹۰ نکتۀ هوشمندانه که همۀ انسان‌های موفق به کار می‌برند»، گزیده‌ای از ۹۰ اندیشه‌ی هوشمندانه و نکات کاربردی است که با دقت آماده شده‌اند تا از هر روزِ شما یک شاهکار بسازند.

شما هستید که تصمیم می‌گیرید با خواندن هر نکته، از روز و زندگی خود یک شاهکار بسازید.

می‌توانید این کتاب الکترونیک را حتی در تلفن همراه خود داشته باشید و هر بامداد در مسیرِ رسیدن به محل کار، یک نکته یا نکاتی از آن را بخوانید.

می‌توانید افکار خود در زمینه‌ی هر نکته و پرسش‌هایی را که به ذهن‌تان می‌رسد، یادداشت کنید تا ذهن شما هر چه بیشتر باز و پویا شود.

می‌توانید با اعضای خانواده و همکاران خود، دربارۀ این نکته‌ها صحبت و تبادل نظر کنید.

این نکته‌ها ابزاری است در دست شما، تا هر روز فکر و اندیشه‌ی خود را با آنها شکل بدهید.

به زندگیِ بهترِ خودتان خوش آمدید!