دانلود سمینار «قهرمان زندگی»[صوتی]

قهرمان زندگی کیست؟

آیا شما قهرمان زندگی‌تان هستید؟

قهرمان چه مشخصاتی دارد؟

چرا باید یک قهرمان بود، نه یک بازنده؟

«محمود معظمی» به عنوان یک کوچ(مربی) با‌تجربه، در این سمینار افق دید شما را از قهرمان و برنده بودن افزایش می‌دهد.
او به شما کمک می‌کند تا ارزش‌های راستین نهفته در وجودتان را پیدا کنید و در زندگی روزمره‌تان به‌کار گیرید .
او معتقد است شما برای برنده شدن، موفقیت و قهرمانی به این دنیا آمده‌اید؛ نه شکست و ناامیدی.

«محمود معظمی» در گفت‌وگویی کوتاه که در ادامه می‌خوانید، درباره‌ی این سمینار بیشتر توضیح می‌دهد:
آقای معظمی، سمینار قهرمان زندگی از چه چیزی صحبت می‌کند؟

وقتی ما کلمۀ «قهرمان» را به‌کار می‌بریم، تصورمان بیشتر این است که کسی روی سکو ایستاده یا مثلا فرد خیلی خاصی در رشتۀ دو و میدانی یا در شناست. یا چیزی شبیه این‌ موارد به ذهنمان می‌رسد.
ولی قهرمانانِ واقعی کسانی هستند که هر روز زندگی می‌کنند.
و به‌عقیدۀ من، همۀ انسان‌ها، همۀ انسان‌ها که زنده می‌مانند و زندگی می‌کنند و مسائل و مشکلات را ــ حالا کم و زیاد، بالا و پایین ــ حل می‌کنند، آن‌ها خودشان یک‌نوع قهرمان هستند.
قهرمان یعنی کسی که وقتی دیگران می‌بُرند، او هنوز آماده است، هنوز پایداری و پایمردی می‌کند.
و کسانی که این روزها و در زمانۀ کنونی زندگی می‌کنند، مردمانی هستند که خیلی از مسائل را باید حل کنند.
دیگر آن زندگی خیلی سادۀ روستایی یا برفرض قومی و قبیله‌ای نیست که مسائلشان محدود باشد. انسان‌های امروز دائم باید تصمیم بگیرند. به‌عقیدۀ من، افرادی که امروزه زندگی می‌کنند و به‌هر ترتیبی ــ با هر سختی و آسانی ــ زندگی‌شان را می‌گذرانند، «قهرمان» هستند.

در این سمینار نیز برنامۀ من این است که:
به شرکت‌کنندگان، این موضوع را نشان بدهم.
به این عزیزانمان نشان بدهم که کجاها شما «قهرمانید» و کجاها «غیرقهرمانانه» عمل می‌کنید.

دقیقا می‌توانید بگویید که به‌طور مصداقی افراد بعد از گوش کردن به این سمینار چه نکاتی و چه مواردی را یاد خواهند گرفت؟

قبل از این‌که چیزی یاد بگیرند، بیشتر دیدشان عوض خواهد شد. یعنی یک «پارادایم شیفت» (Paradigm shift یا تغییر نگرش) در آن‌ها روی خواهد داد.
نگرش‌شان نسبت به خودشان، نسبت به زندگی، و نسبت به رفتارهایشان عوض خواهد شد.
متوجه می‌شوند آن چیزهایی و رویدادها و اتفاقاتی که ممکن است در طول زندگی به‌عنوان «بدبختی» یا «مصیبت» از آن‌ها یاد کنند، همان‌ها درست لحظاتی است که این عزیزان می‌درخشند و قهرمانانه عمل می‌کنند.

چرا تصمیم گرفتید که سمیناری با موضوع «قهرمان زندگی» داشته باشید؟

یکی از دلایلش این است که شرایط عوض شده و بیم ‌و امیدها زیاد و کم می‌شود؛ و رفتار مردم در چنین شرایطی ممکن است رفتارهایی دور از خِرَدورزی باشد.
ممکن است بترسند یا رفتار تهاجمی انتخاب کنند یا گوشۀ خلوتی را برای خود انتخاب کنند و در نتیجه، از مسیر درست زندگی خود خارج شوند.
یعنی در یک «بحران» قرار بگیرند.
برای همین من تصمیم گرفتم به عزیزانم بگویم این شرایط درست زمانی است که:
می‌توانید قهرمان بودن خودتان را هم به خودتان و هم به جهان هستی ثابت کنید.
و بدانید که از پس شرایط و از پس این کار برمی‌آیید.
بدانید که از پس این بحران‌ها برمی‌آیید.

نام این سمینار تا حدی شبیه سمینار «ماموریت زندگی» است و ممکن است افراد در نگاه و برخورد اول، احساس کنند که «قهرمان زندگی» هم مطالبی شبیه آن سمینار دارد یا شاید حتی سمینار «هدف». سمینار «قهرمان زندگی» چه تفاوت‌هایی با سمینارهای «ماموریت زندگی»، «هدف» و سایر سمینارهای شما دارد؟

متفاوت است، خیلی متفاوت است.
«هدف» یا «ماموریت زندگی» در نهایت افراد را گرایش می‌دهد به یک‌سری از رفتارها.
یعنی این‌که باید یک تمرینی و کاری در راستای مطالبِ آموخته‌شده انجام بدهند.
در «قهرمان زندگی» ما بیشتر دربارۀ «دیدگاه» و «نگرش» افراد به خودشان و زندگی صحبت می‌کنیم.
بطوری‌که مثلا یک «ویژن» (Vision)، یک «دورنَما» از خودشان پیدا کنند و خودشان را «در کُل» ببینند.
یعنی خودشان را در مجموع از گذشته تا آینده نگاه کنند، و ببیند کجاها «قهرمانانه» زندگی کرده‌اند.

در مطلب کوتاهی که دربارۀ این سمینار نوشته شده بود (ابتدای همین مطلب را ببینید)، در بخشی از آن عنوان شده بود که شما به‌عنوان یک «کوچ یا مربی» به افراد امکان می‌دهید که نگرش بهتری نسبت به زندگی پیدا کنند. دربارۀ این کلمۀ کوچ و این‌که نقش شما در این زمینه چیست هم ممنون می‌شوم توضیح بدهید.

«کوچینگ» پدیده‌ای است که بیشتر در ورزش شناخته شده است. و همان‌طور که می‌دانید، یک «کوچ» (Coach)یا «مربی» درواقع.

البته کوچینگ در زبان انگلیسی معنایی فراتر از مربی دارد. حالا به شما عرض خواهم کرد.
«کوچ» مشاور نیست. راهنما نیست.
کوچ کسی است که تشخیص می‌دهد این افراد توانایی‌شان در چیست، و بعد کمک می‌کند تا افراد به بهترین توانایی‌شان برسند.
درحالی‌که مشاور می‌گوید این راه را برو یا آن یکی را… راه حل می‌دهد.
کوچ، راه‌ حل نمی‌دهد.
کوچ در لحظه به لحظۀ زندگی، در مسائلی که افراد در آن‌ها گیر می‌کنند، در رسیدن اهدافی که برای خود تعیین می‌کنند، در کارهایی که دارند و…، کمکشان می‌کند.
کوچ کمک می‌کند تا افراد به خواسته‌هایشان برسند.
درحقیقت، به افراد کمک می‌کند تا به «بهترینِ خودشان» برسند. به‌همین جهت، لزوما کوچ کسی نیست که آن کار را از فردی که تحت کوچ اوست، بهتر بداند.
مشاور، در رشته‌ای که شما برای راهنمایی گرفتن به او مراجعه می‌کنید، آن رشته و آن کار را بهتر از شما می‌داند.
اما لزوما کوچ این‌طور نیست. کوچ می‌گوید بُدو، این کار را بکن، این وزنه را بزن؛ ولی لزوما خودش ممکن است یک وزنه هم نتواند بزند، اشکالی هم ندارد.
همه می‌پذیرند که این کوچ یا مربی، با تجربه‌ای که دارد، با شناختی که از شما دارد و با اهداف شما که شناسایی‌شان کرده است، در مجموع شما را به‌سوی «بهتر شدن» هدایت می‌کند.

سخن پایانی؟

یکی از بزرگ‌ترین خدمت‌هایی که ما می‌توانیم به خانواده و شهر و کشور و شرکتمان و به دنیا کنیم این است که:
کمک کنیم دنیا جای بهتری برای زیستن شود.
این کمک، از «خودِ من» شروع می‌شود.
همه دوست دارند دیگران را اصلاح کنند!
درحالی‌که ما خودمان اگر تغییر کنیم، هم حالِ خودمان بهتر می‌شود، هم وضعیت بهتری پیدا می‌کنیم.
بطوری‌که می‌توانیم از طریق «الگو بودن» کمک کنیم، نه از طریق «حرف زدن».
بیاییم خودمان شاهدمثال آن چیزی باشیم که می‌گوییم.

درضمن، هر فردی در این دنیا، چه بخواهد و چه نخواهد، هزاران چشم در حال نگاه کردن او هستند.
یعنی شما تاثیر دارید، بدون این‌که خودتان بدانید! شاید افراد اصلا ندانند که چقدر تاثیر دارند.
و همین عدم آگاهی از این‌که تاثیرگذار هستند، ممکن است بعضی وقت‌ها سبب ناامیدی‌شان شود.
ولی کاش یک مانیتور، یک صفحه نمایشی وجود داشت (که لحظه به لحظۀ زندگی افراد را در ابعاد بزرگ نشان می‌داد) و افراد می‌دیدند هر قدمی که برمی‌دارند، و هر کاری که می‌کنند، چه تاثیر مثبت یا منفی در کل جهان هستی می‌گذارد.

من از عزیزانم دعوت می‌کنم این سمینار را گوش کنند؛ و من به همۀ آنها قول می‌دهم که لذت ببرند و دیدگاه‌هایشان عوض شود و به‌کمک همدیگر دنیای بهتری برای زیستن بسازیم.