کارگاه «شخصیت آهنین» چه بلایی به سر شما می‌آورد؟ :)

شرکت در کارگاه «شخصیت آهنین» چه بلایی بر سر شما می‌آورد؟ 🙂
خیلی بلاها! یک عالمه چیزهای خوب 🙂
چند نمونه‌اش را بخوانید:

یکی از آقایان وقتی روی صحنه رفت، گفت که خجولی تا قبل از این کارگاه چقدر او را در برخی زمینه‌های زندگی عقب نگه داشته بود. او مدیرعامل یک شرکت بود، و گفت که سال گذشته از ترس و هراس ۱۰ دقیقه صحبت که برای او در یک همایش کاری در نظر گرفته شده بود، کل همایش را لغو کرد.
او حالا در کارگاه، استوار و با اعتمادبه‌نفس ایستاده بود و می‌دانست که دیگر اجازه نخواهد داد خجولی و ترس‌های واهی و خیالی، او را از پیشرفت در زندگی بازدارد.

پسری که در کلاس دوم راهنمایی درس می‌خواند، روی صحنه و در برابر ۳۰۰ نفر گفت که چطور سر کلاس‌های انشا نیمکت آخر کلاس می‌نشست و وقتی که با همه‌ی این تمهیدات و فرار کردن‌ها! باز نوبت به او می‌رسید که انشا بخواند، با صدایی ضعیف انشایش را می‌خواند. او هم می‌دانست که از این به بعد کلاس‌های انشا و انشا خواندن سرکلاس و در برابر معلم و هم‌شاگردی‌هایش، به یکی از لذت‌های زندگی‌اش و جایی برای ابراز وجود او تبدیل خواهد شد.

خانمی روی صحنه در حالی که می‌گفت نمی‌تواند احساساتش را کنترل کند، ایستاد و گریه کرد. هیجانات درونی‌اش را بیرون ریخت، آن هم در برابر ۳۰۰ نفر! و آزاد شد. آزاد از بندهایی که سال‌ها او را اسیر کرده و دست و پای دلش را بسته بود. او ایستاد و صحبت‌اش را با رشادت و اعتمادبه‌نفس تمام کرد؛ و چقدر حرف‌هایش و احساساتش به دل نشست.

در نخستین روز کارگاه، افراد باید در بخشی از آموزش، تقلید صدای حیوانات را انجام می‌دادند. بودند عزیزانی که نمی‌توانستند این کار را انجام بدهند یا انجام آن را دور از شأن خود می‌دانستند. اما روی صحنه آمدند و با همه‌ی سختی، از این ترس واهی گذشتند و دیدند که پس از انجام این کار چقدر آزادتر، رهاتر و دوست‌داشتنی‌تر شده‌اند.

همه‌ی آن‌ها ترسیدند، گریه کردند، لرزیدند، قلبشان از درون می‌تپید…
اما با همه‌ی ترس‌شان اقدام کردند.
روی صحنه آمدند و در برابر ۳۰۰ نفر! میکروفون را در دست گرفتند و کلام را بر زبان‌شان جاری کردند.
حرف‌هایشان چنان از دل برمی‌آمد که کاملاً به دل می‌نشست.
کلام‌شان اشک را بر چهره‌ها جاری می‌ساخت و قلب‌ها را از احساس شوق و همدلی گرم می‌کرد.
سیصد نفر آمده بودند تا برای همیشه با «خجولی» خداحافظی کنند. تا به «اعتماد به نفس» سلام کنند.
آن‌ها می‌ترسیدند ولی اقدام کردند و موفق شدند.

این ۳۰۰ عزیز که در کارگاه «اعتماد به نفس و رفع خجولی» شرکت کرده بودند، از هر سن و سال و جایگاه و مقامی بوند. زن و مرد، پیر و جوان و نوجوان، از تحصیلات کم تا دکترای تخصصی.
آن‌ها همه در یک چیز مشترک بودند:
درد خجولی را احساس کرده بودند و آمده بودند تا برای همیشه با خجولی خداحافظی کنند. آمده بودند تا اعتمادبه‌نفس را در آغوش بگیرند و با اعتمادبه‌نفس بیشتر، زندگی‌شان را روزبه‌روز بهتر کنند. و این کار را کردند!

ممکن است بپرسید چگونه می‌توان بر خجولی‌ای که ممکن است ده‌ها سال در شخص ریشه دوانده باشد، ظرف ۴ روز غلبه کرد؟
سوال خیلی خوبی است!
و پاسخ، در روش حیرت‌انگیز و بسیار موثری است که دکتر «مسعود معظمی» (برادر محمود معظمی، مدرس کارگاه) آن را ابداع کرده است.
این روش کارآمد که ETL یا Effective Teaching and Learning (آموزش و یادگیری موثر) نام دارد، کمک می‌کند تا افراد عادت‌های دیرینه‌ی خود را بسیار سریع تغییر دهند.

شخصیت‌آهنین چیست؟