چگونه آونگ وجودمان را متعادل کنیم؟!
آونگ چند خاصیت جالب دارد:
یکی از خواص آن این است که بستگی به این دارد که شما از کجا شروع کرده باشید.
یکی دیگر از خواص آونگ این است که از هر طرف حرکتش دهیم، زمان رفت و برگشت آونگ به طول سیم یا آویز بستگی دارد. به میزان بالا و پایین بردن بستگی ندارد.
آونگ میتواند در زندگی برای ما یک درس آموزنده بدهد:
اگر من فکر کنم با خشونت میتوانم مسائلم را حل کنم، واکنشش در طرف دیگر، هرجومرج خواهد بود. اگر زیاد سخت بگیرم، از طرف دیگر شل و از هم جُدا خواهد شد. از طرف دیگر بیش از حد بیتوجه بودن موجب میشود کارها به هم بخورد.
اگر در زندگیمان به مشکلی برمیخوریم، به خاطر داشته باشیم، ممکن است با شدت برخورد کردن، کمک کند که ظاهراً بتوانیم بر آن بحران غلبه کنیم، اما راه حل درستی نیست و بازتاب آن را در آینده خواهیم دید.
همیشه راه حل نیاز به متانت، سنجیدگی، فکر، تجربه و آموزش دارد.
خیلی ساده است، وقتی یک جایی خیلی شلوغ است، با یک تیر هوایی همه بروند سر جای خود بنشینند، اما این سکوت نیست؛ بلکه ترس است.
خانوادهها یا شرکتهایی که با ترس اداره میشود، باید منتظر باشند که این دیوار ترس و سرد بهطوری شکسته شود و هرج ومرج شود.
اگر در زندگیتان خیلی منظم هستید و همه چیز را کنترل میکنید، بدانید که روزگاری میرسد که سد شکسته خواهد شد و همه چیز به هم خواهد ریخت. زندگی متعادل زندگیای است که نوسانش قابل قبول است.
توجه کنید که طول رفت و برگشت، یکسان است. یعنی وقتی مجبور به استفاده از خشم و زور و تهدید باشیم، نشاندهنده آن است که تدبیر ما درست نبوده است.
اگر هم خیلی بینظم عمل کنیم، باز به جایی خواهیم رسید که مجبوریم استبداد به خرج دهیم.
تعادل حقیقی، تعادلی است که آدم در وسط و کمی این سمت و آن سمت باشد. نوسانش هم قابل قبول خواهد بود. اگر جامعه یا شرکتی یا خانوادهای و یا حتی فردی، در زندگی بحران زیاد دارید این نشان میدهد که: (طبق قانون آونگ) شما در عدم تعادل، تصمیمگیری و زندگی میکنید.
اگر خیلی بالایی، آرام آرام پایین بیا و پایینتر رهایش کن. حالا این سیستم میتواند بپذیرد، اگر در زندگیت خیلی فشار و کنترل هست (چه شرکت، چه خودت و…) متعادلتر باش و در این حالت به نوسانات شدید دچار نخواهید شد.
قانون آونگ، درسی است که ما در تمام مراحل زندگی میتوانیم از آن استفاده کنیم.
دورۀ یکساله «بیزینس کوچینگ»
شما دیدهاید کشورهایی که دائماً حکومت عوض میکنند و مدام انقلاب میشود (البته این اتفاقات، امروزه کمتر پیش میآید) یکی از دلایلش عدم رعایت قانون آونگ است.
اگر در خانواده خیلی نوسان دارید، بدانید که در عدم تعادل زندگی میکنید. اگر خیلی فشار وارد شد، یادتان باشد واکنش تند و سریع و پر از خشم به ضرر شما و همهی اشخاص در آن سیستم خواهد شد.
در حد وسط نوسان کنید.
مثلا اتفاقی رخ میدهد، شما میتوانید تحمل کنید. اما اگر آمادهاش نباشید و پیشآمدِ پراسترسی اتفاق افتد، خواهینخواهی به این طرف و آن طرف خواهید افتاد.
پیشنهاد میکنم که:
به جای واکنش صرف، بایستیم و فکرکنیم و از بقیه کمک بگیریم. نگوییم مقصر دیگرانند، این حرفها را کنار بگذاریم و مسئولیت بپذیریم.
من چه کنم که آونگ زندگیام در تعادل باشد و برای خود و دیگران ایجاد اعتماد کند؟
کسی که یک شب خیلی پول دارد و شبی دیگر فقیر است، دیگران در وام دادن به او هراسناک هستند. کسی که از لحاظ اخلاقی، یک بار آنقدر خشمگین میشود که سنگ را خرد میکند و چند لحظه بعد، مثل موم نرم و باگذشت و صمیمی میشود، مورد اعتماد مردم نخواهد بود. نمیتوان گفت که او بیظرفیت است، بلکه دلیل این رفتار او، حرکت در عدم تعادل است. به همین خاطر است که توصیه میشود:
هنگام خشم، تصمیم نگیریم و تنبیه نکنیم. چون موقع خشم، خشم است که تصمیم میگیرد و به عواقبش فکر نمیکند.
مثلاً اگر از فرزندتان خشمگین میشوید، کمی صبر کنید، یک لیوان آب بخورید، کمی قدم بزنید و وقتی خشمتان فروکش کرد، سنجیده با او حرف بزنید و به خودتان و فرزندتان صدمه نزنید.
مردی که ناگهان خشمگین میشود و میگوید که زنم را سه طلاقه میکنم، یا زنی که به یک باره خشمگین شده، خانه و همسر را رها میکند، جز آه سرد و پشیمانی چیزی به جا نمیگذارد.
طبیعی است که به هنگام خشم، از ارضای خشمام خوشحال و راضی باشم اما این انتقام سودی ندارد؛ چون به انتهای سمت منفی و نامطلوب کشیده میشوم. و بعد ناگهان همه را میبخشم!
دورۀ یکساله «بیزینس کوچینگ»
بیایید با هم تمرین کنیم که:
وقتی میخواهیم تصمیمی بگیریم، هر گاه فشار عظیمی در خود احساس کردیم که مثلاً باید از شخصی انتقام بگیریم، یا چیزهایی شبیه به این، به خود بگوییم که:
«من اکنون در انتهای یک سمت از آونگ به سر میبرم».
آرام باشیم، نفس عمیقی بکشیم و از کسی بخواهیم ما را کنترل کند و صحنه را ترک کنیم.
این کارها مستلزم تمرینها، کلاسها یا شرکت در سمینارها یا دانلود برنامههای مربوطه است. من خودم آدمی بودم که یا پرخاشگر بودم یا گوشهگیر و منزوی، اما با کمک مربیها و آموزش خوب و البته خواست خدا، به جایی رسیدم که به آدمی نسبتاً متعادل تبدیل شدم.
تحقیقات روانشناسی نشان داده که وقتی انسان هیجانزده میشود(چه مثبت و چه منفی، چه عاشق و چه عصبانی، چه بدت بیاید و چه خوشت بیاید) عقل و خرد او به یک سوم افت پیدا میکند. مثلاً اگر ما ۱۸۰ درجهی IQ داشته باشیم و جزء نوابغ باشیم؛ وقتی هیجانزده شویم، ضریب هوشیمان به ۶۰ میرسد(ضریب هوشی نرمال، ۱۰۰ است) یعنی مثل یک آدم کُند ذهن تصمیم میگیریم!
خونسردی، داشتن آرامش و متانت راه زندگی کردن است.
همسرمان و یا فرزندمان و یا خودمان را تهدید نکنیم (مثلاً اگر این دفعه قبول نشدم، خاک بر سرِمن!…نه!!! بلکه اگر قبول نشدم، راه دیگری را میروم….یا اگر حرف مرا گوش کردی که هیچ اما اگر نه، که…!) در اینحالت آرامش زندگیتان بههم میریزد. نفسی آرام و عمیق بکشید. بهخودتان یادآوری کنید که عصبانی هستم؛ وقتی آرام شدم، تصمیم میگیرم.
زنی که هر روز تهدید به طلاق شود، یا خانمی که شوهرش را تهدید به قهر و ترک کردن میکند، زندگی مشترک متعادلی نخواهند داشت. اگر من هر روز کارمندم را تهدید به اخراج کنم، دیگر محیط کار متعادل نیست. پر از ترس و ارعاب است. همه سعی میکنند خودشان را طوری پنهان کنند یا از چنین سیستمی بیرون روند. اگر هم بمانند، دیگر به خوبی و با عشق و علاقه کار نمیکنند بلکه همواره حواسشان به این است که آونگ به آنها برخورد نکند!
همیشه آرامش و تعقل نتیجهبخش است.
هرگونه اقدام ناشی از خشم و نفرت(ولو حق با من باشد) عقل و هوش و تشخیص مرا به یک سوم کاهش میدهد و هرچند ممکن است به طرف مقابل لطمهای بزند، ولی نتیجه ندارد و در نهایت به ضرر صاحب خشم است.
بیایید آونگهای وجودمان را متعادلتر کرده و کاری کنیم که مردم، دنیا و خودمان به خودمان اعتماد کنیم. کاری کنیم که مردم بتوانند روی ما سرمایهگذاری کنند و ما را قابل تحمل بدانند.
راهحل نهایی باید راه متعادلی باشد تا هم من و هم شما و هم دیگران خوشحال باشند.
میرویم که آونگهای وجودمان را متعادل و آرام کنیم و این آرامش و متانت را به زندگی خودمان و دیگران سرایت دهیم.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
11 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
بهترین وبسایتی که تاحالا دیدم.ازتون
متشکرم
سلام استاد گرامی
واقعا فوق العاده بود بویژه اینکه فهمیدم موقع خشم ضریب هوشی یک سوم کاهش پیدا می کند همیشه با خودم مشکل داشتم که این حرفای نامربوط که موقع عصبانیت میزنم دلیلش چیه و از دست خودمم ناراحت می شدم.
باسلام و عرض ادب. آیا دی وی دی های نوابغ فروش را برای خرید دارید؟
سلام جناب حسنی عزیز، از علاقهمندی شما که دوره تخصصی نوابغفروش متشکریم. ممکنه خواهش کنم توضیحات بیشتر در مورد آموزش فروش و نوابغ فروش را در این لینک مشاهده نمایید. متشکریم. دوستداران شما در دفتر محمود معظمی
سلام و روز بخیر،خدمت استاد گرامی،عالی بود ،الان یکسال است به لطف خدا در مسیری قرار گرفتم که آموخته ام که خالق زندگی ام خودم هستم، فایل های صوتی مهارت های فردی شما نیز خیلی در این مدت به من کمک کرده.
خدا را سپاسگزارم که با انسانهای قدرتمندی چون شما آشنا شدم.
روزگارتون پر از اتفاق های عال.
عااااالی بود واقعا بهترین موقع این مطلب به دستم رسید .
مرسی که هستید دکتر
درود بر شما دکتر جان بسیار موثر و مفید بود
سلام و عرض ادب خدمت شمااستادگرامی
با تشکر از استاد محمود معظمی عزیز . زندگی آگاهانه به معنی شاد زیستن است . به نظر من مهم نیست نوع عکس المل ما مهم این است که این عکس العمل از روی آگاهی باشد و قطعا صفات رذیله یی مانند خشم و نفرت و حسادت و دروغ انسان را از حرکت روی خط آگاهی دور می کند
سلام و عرض ادب
ضمن تشکر از آقای معظمی
حد وسط را حفظ کردن عاریست. اما من تا دو طرف افراط ویا تفریط را لمس نکنم راه متعادل را شاید نتوانم لمس کنم