نظام ارزشها(مهندسی زندگی)
با یکی ازمهندسین درباره این موضوع صحبت میکردم که اگر بخواهیم ملکی را بسازیم، چقدر هزینه دارد؟ و شرایط آن چگونه است؟
یکی از سئوالات جناب مهندس این بود که: شما اسکلتِ بتونی میخواهید یا آهنی؟
من هم مزایا و معایبِ هرکدام را از ایشان پرسیدم.
ولی چیزی که برایم جالب بود این بود که:
ساختمان به هر حال اسکلت میخواهد. تمام زیباییهای ظاهر و مبلمان و طرحها و رنگها و سرویسها، همه استوار بر یک اسکلت هستند. یعنی اسکلتی باید وجود داشته باشد.
در روح و روانِ ما این اسکلت چیست؟
در جسمِ ما، یک اسکلت داریم. و آن هم استخوانهایی هستند که توسط عضلات و تاندونها بههم وصل شدهاند و هر انسانی که میبینیم از استخوان تشکیل شده است؛ استخوانهایی که اگر نباشند، بقیهی اجزای ظاهریاش فرومیریزد!
از لحاظِ روانی هم انسان دارای اسکلت است. اسکلتی که اگر مستحکم باشد، ما استوار خواهیم بود، ما خوشبخت خواهیم بود، ما شادی و خوشبختی را تجربه خواهیم کرد.
اما اجزای این اسکلت چیست؟
در روانشناسی، به این اسکلتِ روانی میگویند «نظامِ ارزشی».
یعنی من و شما به عنوانِ انسان، چه چیزهایی را برای خودمان ارزش و چه چیزهایی را ضدارزش میدانیم؟
به طورِ مثال: کسی که معتبر و محترم است و مردم او را دوست دارند و به او اطمینان میکنند، نظامِ ارزشیِ متفاوت دارد با کسی که بیاعتبار، مقروض و مشکلدار است. نه این که یکی بهتر از دیگری است. هر کدام چیزی را درو میکنند که کاشته است. هر دو انسان هستند. ولی اسکلتهای روانیشان فرق میکند.
بنابراین میتوان گفت «تربیت» اسکلت روانی را میسازد.
حالا بر اساسِ این نظامِ ارزشی، ما رفتارهای متفاوتی از خودمان نشان میدهیم و واکنش و فکر و احساسمان تغییر خواهدکرد
فردی که نظامِ ارزشی او این باشد که اگر امروز نشد، فردا، چه عجلهای هست؟ چه اهمیتی دارد و…
چنین شخصی هرگز صاحبِ چیزی نمیشود.
کسی که در نظام ارزشیاش پول چیزِ زشت و پلیدی وجود دارد، صاحبِ پول نمیشود.
کسی که در نظام ارزشیاش زن موجود چندان مهمی نیست و نباید به او محبت کرد، یا کسی که فکر کند مرد فقط برای این است که خرجی بیاورد و سرش شیره بمالیم که زندگی ما را بگذراند! خوشبخت نخواهدشد. نه این که آدمِ بدی باشد یا بیلیاقت باشد، این نظامِ ارزشی او است که به او اجازه خوشبخت شدن نمیدهد. یعنی اسکلتِ روانیاش، اسکلتی نیست که بتوان روی آن بنای خوشبختی را ساخت.
و برعکس…
کسی که میگوید: مالِ مردم، مالِ مردم است و پیشِ ما امانت است و باید به آنها برگردانیم. اگر ضرری زدهایم، باید جبران کنیم. اگر پولی قرض گرفتهایم باید سروقت برگردانیم. سرِ قولمان باشیم. همه انسانها به عنوانِ یک انسان، محترم هستند.
نظامِ ارزشی چنین شخصی موجبِ رشد و خوشبختی او میشود.
یکی از آن نظامهای ارزشی این است که من و شما راجع به خودمان چه فکری میکنیم؟
چقدر ما خودمان را چنان که هستیم، میپذیریم؟
چقدر خودمان را دوست داریم و چقدر به خودمان احترام میگذاریم؟
احترامِ خودتان را از درون جستجو میکنید یا از رفتارها یا از نتایج؟ یا از تأییدِ دیگران؟
پاسخ به این موارد هم به نظامِ ارزشیِ ما مرتبط است.
من مدتی، بنا به دلایلی در منزلِ یکی از عزیزانم ساکن بودم. تابستان بود و خانهی آنها پشه زیاد داشت و میدانید که پشهها هر چند روز یکبار زیادمیشوند، چون تولیدمثل میکنند. هر دو هفته، سه هفته یکبار آن خانه پر از پشه میشد و اصلاً قابل سکونت و استراحت در شب نبود. به حدی که من برای دخترِ کوچکم یک پشهبند و برای خودمان داروی ضدپشه گرفتم. در همان حال که من به صاحبخانه گفتم آیا پشهها شما را اذیت نمیکنند؟ او گفت: از دست پشهها در عذاب است و آرامششان برهم خورده است.
گفتم سمپاشی کنید و او هم گفت بله، باید سمپاشی کنیم، اما سمپاشی نکردند.
اما در مدتی که من در آنجا بودم، چندین بار طرحِ کاغذدیواری و رنگ دیوارها و سرویسهای دستشویی را -که لزومی هم به تعویضشان نبود- عوض کردند. و من از خودم میپرسیدم چرا این همه هزینه میکنند؟ ولی چرا خرجِ سمپاشیِ چاهها نمیکنند.
همه این کارها به نظام ارزشی برمیگردد. برای آسایشِ خودشان به عنوانِ یک انسان، خیلی وقت و پول نمیگذارند. اما برای اینکه خانه به شکلِ خاصی که آنها فکر میکنند قشنگ میشود و اگر همسایهای یا دوستی بیاید، میبیند، وقت و پول صرف میکنند.
مثالی دیگر:
ممکن است برای تعلیم و تربیتِ آموزشِ خودمان پول صرف نکنیم ولی مهمانی بدهیم و چند میلیون تومان خرج کنیم! آنوقت یک CD را به جای خریدن کپی میکنیم. این برمیگردد به نظامِ ارزشی ما.
یادمان میرود که کپی کردنِ یک CD مثل دست کردن در جیبِ دیگران است. حقوق این CD هم متعلق به یک هنرمند است و وقتی کپی نمیکنیم که نظام ارزشی آن را داشته باشیم.
من چطور میتوانم خوشبخت باشم؟
آیا باید بروم درسِ خوشبختی را بخوانم، آن هم از راه کپی کردن؟
مثلا یک CD را کپی کنم تا ارزانتر تمام شود و با شنیدنش خوشبخت شوم؟ اصلا نمیشود.چون آن نظام ارزشی که مرا وادار به چنین کار زشتی میکند، اجازه نمیدهد من خوشبخت شوم. این نظام ارزشی باید عوض شود. نه فقط سرو وضعِ ظاهر! (البته که این موارد هم تأثیرِ دارد).
دانلود سمینار «بیولوژی موفقیت»
زندگیمان را مهندسی کنیم!
و ساختمانِ روحمان را دوباره بسازیم. و تعیین کنیم که بر اساس چه اسکلتی میخواهیم آن را بنا کنیم.
چه مواردی در نظام ارزشیِ ما هست که…
بر اساس آنها میتوانم خوب زندگی کنیم.
میتوانم شهروندِ بهتر یا بندهی خدای بهتری باشیم.
همسایهی محترمتری باشیم.
فرزندِ بهتری تربیت کنیم.
اگر آنها را تغییر دهیم و تصحیح کنیم،خوشبخت خواهیم شد.
نظامهای ارزشیمان را شناسایی کنیم.
درحال حاضر برخی نظامهای ارزشی ما ممکن است، بسیار خوب و باارزش باشند و باید حفظشان کنیم؛ و آن باورها و ارزشهایی که ما را از زندگی عقب نگه میدارند و از خوشبختی دور میکند، و مانع از تندرستِ روحی و جسمیِ ماست، برداریم و کاری کنیم در اسکلتمان خللی نباشد.
انسان رشد میکند، ولی بر اساس و پایههای درست.
هرچه هست بر اساسِ ارزشهای صحیح و درست است و دنیا بر اساسِ این ارزشها بنا شده است.
بیایید با هم کمک کنیم و دوباره زندگیمان را مهندسی کنیم.
اسکلتهای مستحکم و پایههای مستحکم بسازیم تا روی آن بتوانیم کاخ سعادتمان را بنا کنیم.
به قول پروین اعتصامی:
سعیِ تو بنّا و سعادت بناست…
دوستدارتان
محمود معظمی
دانلود آموزشهای «محمود معظمی»
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
اینکه در مثالهاتون فرمودین استفاده از کپی cd به جای خریدن اون مربوط به نظام ارزشی ما هست رو قبول دارم ولی آیا محیط در نظام ارزشی ما تاثیری نداره ؟ نمی تونیم هیچ وقت تاثیر محیط رو انکار کنیم اگر مثلا همون cd قیمتش از دانلود کردنش کمتر تموم می شد باعث می شد که خیلی ها به قول شما کار زشت انجام ندن و بنیان فکری مستحکمی داشته باشن و اینکه گفتین فردی که الان مقروضه ، نتیجه ی نظام ارزشی خودش هست شاید همون فرد مقروض در نظام ارزشیش مقروض بودن ناپسنده براش ولی در اثر محیط و تحت اجبار ناچار به مقروض بودن شده و اینجا دچار ناهماهنگی شناختی میشه یعنی رفتار و باورش باهم همخوانی ندارند پس صرفا آنچه که انسانها امروز هستن فقط تحت تاثیر نظام ارزشیشون نیست و فاکتور های دیگه ای هم مطمئنا وجود داره !