بعد از مرگ فرزندم، می‌خواهم بمیرم، کمکم کنید!
محمود معظمی، اندوگین اما خوشبخت!
سخنرانی محمود معظمی در مراسم یادبود همسرشان خانم فریبا خیلتاش (۲۶ امرداد ۱۳۹۳)
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
4 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
سلام من هم خیلی به مرگ فکر میکنم و آخرش به پوچی میرسم و این فکرا به زندگیم خیلی ضربه زده
سلام آقای دکتر بزرگوار.با سپاس ازینکه به مقوله مرگ عزیز پرداختین.ترس من از مرگ عزیزانم ازین جهته خدای نکرده از دنیا برن و خوب و شاد زندگی نکرده باشن.یعنی بیشترین چیزی که منو آزار میده همینه و همیشه دلم میخواد پدر و مادرم شاد و خوشحال و با کیفیت زندگی کنن.و اینطوری نشه که اونا برن و خدای نکرده از زندگی فقط غم و اندوه نصیبشون شده باشه.این خیلی فکر منو درگیر کرده.همش فکر میکنم اگر از دست بدمشون دیگه حتی غذای خوشمزه ای هم بخورم به دلم نمیشینه و مدام میگم کاش اونا هم بودن.این فکر سالهاست منو از زندگیم عقب انداخته.سالهاست میخوام برم دنبال پیشرفت و لازمه اش اینه که از شهر خودم کوچ کنم ولی ترس این وضوع و نگرانی از حالشون مانع شده و باز افسردگی من بیشتر شده که نمیتونم به چیزایی که خودم دوست دارم برسم.در حالی که شدیدا دلم میخواد باعث افتخارشون باشم
سلام خدمت استاد حمود معظمی بزرگوار
من هم تجربه مرگ فرزندم را دارم .
خیلی تجربه سختی هست مخصوصاً برای مادر بچه تحملش بارها سختتر هست .
ولی چاره ای نیست . شاید مصلحت در آن بود .
ما نمی تونیم در کار خدا دخالت کنیم .
باید پذیرفت و زندگی را ادامه داد .
سلام
ممنون بابت توصیه و راهنمایی خوبی که در این ویدئو در رابطه با اندوه از دست دادن فرزند داشتید .
من پدر فرزندی هستم که بخاطر قصور پزشکی زندگی نباتی داره و زندگیم از هم پاشید ، همسرم تحمل نداشت و جدا شد . اوضاع اقتصادی و هزینه های بالا هم قوز بالا قوز شد .
من خودم رو پیرو مکتب شما می دونم ولی ۴ ساله که نیاز به راهنمایی یا راهبری دارم . کتابهای زیادی تونستم بخونم و پیگیر مطالب با ارزشتون در شبکه های اجتماعی هم هستم ولی در عمل همونجایی هستم که بودم . اندوه فراوانی دارم
آیه می تونید توصیه ای برای من داشته باشید ؟!
با تشکر