خودت را از نو بساز!

شما پر از استعداد هستید!

ما زندانیانی هستیم که گوی­‌های سنگینی به پایمان بسته شده است و مانع می­‌شود که توانایی‌ها و استعدادهایمان را بروز دهیم.

شما پر از استعداد هستید:
استعداد موسیقی، نویسندگی، گویندگی، نقاشی، شعر، آوازخوانی و خیلی توانایی‌ها درشما وجود دارد؛ همچون: ساززدن، مهربانی کردن و عشق ورزیدن.
ولی وقتی گوی‌ها به پای ما بسته است ما فقط در یک محیط محدودی که فقط بقا و زنده ماندن امکان‌پذیرباشد، می‌­توانیم حرکت کنیم!

این گوی­‌ها ما را با عناوین مختلفی فریب می‌دهند؛ مانند:
مطیع است، خوب است، مهربان است، صدا از دیوار در می­‌آید از او در نمی‌­آید و…
با این قبیل عناوین خود را متقاعد می‌کنیم که محدود زندگی کنیم!
این مسائل با تمام پیچیدگی­‌ها و مشکلاتی که ایجاد می‌کنند، لزوماً راه‌حل‌هایشان پیچیده و دشوار نیست.

خجولی نه قرص دارد، نه کپسول دارد، نه آمپول و نه فقط با خواندن کتاب حل می­‌شود! اگر این طور بود، تاکنون خیلی از مسائل بشری حل شده بود!
خجولی یک ترس، یک توهم و یک دیوار به ظاهر بتونیِ نفوذناپذیر است!
ولی من به شما کمک خواهم کرد از این دیوار به‌راحتی عبور کنید.
روش­‌های آن را به شما آموزش خواهم داد.

شما در چهار روز می‌­آموزید که:
چگونه ابراز وجود کنید؟
چطور نه بگویید؟
چطور روی صدایتان کار کنید؟
چه‌کار کنید صدایتان نافذ بشود؟
و همچنین یاد می­‌گیرید وقتی از شما انتقاد می­‌کنند اولین واکنش شما یک تبسم و سپس تشکر باشد، به جای این که برآشفته شوید و عصبانی شوید و احساس ناخواستنی بودن کنید و فکر کنید که او دشمن من است.

خیلی آسان­ می­‌شود چنین مسائلی را حل کرد.
خوشبختانه با کمک تکنیک‌­هایی که من از برادرم آقای دکتر «مسعود معظمی» آموخته­‌ام، توانستم طی این سال­‌ها به هزاران نفر کمک کنم که بر خجولی­ غلبه کنند.

دانلود آموزش‌های محمود معظمی

من به هزار دلیل صلاحیت آموزش این مطلب را دارم.
اول و مهم‌ترین آن، این است که من خودم سال­‌ها اسیر خجولی بودم و سال­‌ها این گوی‌های سنگین به پای من بوده است.

وقتی دانشجو بودم دختری را دوست داشتم، می­‌خواستم با او حرف بزنم، اما نمی­‌توانستم، می‌ترسیم به من بگوید «نه».
دوست داشتم به شخصی پیشنهاد همکاری بدهم، می­‌ترسیدم.
می­‌خواستم کسب و‌کاری راه بیاندازم فکر می‌کردم کسی از من خرید نمی‌کند! با خود فکر می‌کردم مگر من چه‌کاره هستم؟!

سرشار از ذوق واستعداد و هوش و حواس بودم، اما همیشه احساس می­‌کردم من یک آدم متوسط و یا حتی ضعیف هستم!

من شانس آوردم زنده ماندم، شانس آوردم. ولی نیاز نیست دیگران مانند من شانس بیاورند!
من سال‌های سال تلاش کردم، جنگیدم، مبارزه کردم، مستهلک شدم تا توانستم راهش را پیدا کنم!
ولی شما ظرف چهار روز می­‌توانید تمام آن‌ها را پشت سر بگذارید.

خودت را از نو بساز!

اگر کسی را دوست دارید به او بگویید که دوستش دارید.
اگر از رفتار کسی خوشتان نمی­‌آید به او بگویید این کار شما مرا آزار می­‌دهد.
اگر نمی‌­خواهید پول قرض بدهید بگویید متأسفم و بدون این که دروغ بگویید، بتوانید بگویید «نه».
اگر کاری را دوست دارید، برای انجام آن اقدام کنید.

خیلی چیزها را از خودمان دریغ می­‌کنیم و  این درست نیست؛ خداوند ما را  این‌گونه خلق نکرده است!

اگر امروز رفتارهای نامناسبی از خود نشان می‌­دهیم، به خاطر ذات و یا ژنتیک ما نیست!
تربیت و رفتارهای غلط ما را به این­جا رسانده است.
اگر کسی در تربیت من و شما اشتباه کرده است، مطمئناً بهتر از این بلد نبوده و خودش هم از این مسائل رنج برده است.
چه دلیلی دارد که ما آن را ادامه دهیم؟!

شما الان ، همین الان حق انتخاب دارید که به رنج بردن و درد کشیدن از محدودیت­‌هایتان ادامه دهید و یا انتخاب کنید که:
آزاد باشید.
با نشاط زندگی کنید.
انسان­‌ها را واقعاً دوست داشته باشید.
واقعاً وقتی با موضوعی موافقید بگویید موافقم؛ و وقتی موافق نیستید، چگونه مؤدبانه مخالفت خود را اعلام کنید.

کار سختی نیست، به شما پیشنهاد می­کنم که:
همین الان تصمیم بگیرید و همین الان اقدام کنید.
وقت را از دست ندهید!

دانلود آموزش‌های محمود معظمی

ما ندانسته برای بدبختی­‌ها و تیره­‌بختی­‌هایمان می­‌جنگیم و می‌­خواهیم آن­‌ها را نگهداریم!
شما خیلی بزرگتر از آن هستید که فکر می­‌کنید و خیلی تواناتر از آن هستید که تا حالا دیگران شما را شناخته­‌اند.
اجازه دهید دیگران با توانایی­‌ها و استعدادهای شما آشنا شوند و اجازه دهید جهان بفهمد که شما چه کسی هستید.
اجازه دهید رشد کنید و آزادی و آزادگی را تجربه کنید و بتوانید آزاد، رها و خوشنود زندگی کنید و این را به فرزندان ، همکاران و دوستان خود نشر دهید.
اجازه دهید دنیا با وجود شما جای بهتری برای زیستن شود. کمی از درد و رنج‌ها کم شود و مقداری به خوشی و لذت اضافه شود.

دوستدارتان
محمود معظمی