وقتی بدون دستمزد، حسابرسی می‌کنیم…!

حتماً شما هم مثل من صحنه‌­ای را که برای‌تان تعریف می­‌کنم کم ندیده‌­اید:
در یکی از جلسات هفتگی که در ونکوور داریم، یک سری از افرادی که آن جا تشریف می‌­آورند، موضوع صبحت و کار آن‌­ها برای من خیلی جالب است. حرف آن‌ها بر این است که مثلاً فرض کنید آقای بیل گیتس چقدر ثروت دارد و جیم پتیسون که در ونکوور معروف است، چقدر به ثروتش اضافه شده است.؟!چه چیزی را خریده و فروخته است و سهام آن­‌ها چقدر شده است و من مشاهده می­‌کنم که آن‌ها یک ساعت دور هم نشسته­‌اند و مانند حسابرس‌ها دقیق تمام موارد را رسیدگی می­‌کنند که آن چقدر ضرر کرد و دیگری چقدر به دست آورد و…
نقل مجلسشان چنین حساب‌وکتاب‌هایی است.
در حالی که بسیاری از موضوعات دیگر هست که ما می‌­توانیم درباره آن­‌ها بحث کنیم و از آن­‌ها چیزی یاد بگیریم و به دست آوریم.

برای مثال:
یکی از کسانی که فردی با تجربه است از تجربه خود و نوع زندگی و آموخته­‌هایش و کتابی که خوانده و فیلمی که دیده است برای تعریف کند و ما تحلیل و اظهار نظر کنیم.
اگر کسی مشکلی دارد مطرح کند تا همه هم‌فکری کنند و مشکل او را حل کنند.
خیلی برایم جالب بود که افرادی هستند که بدون این که پولی بگیرند و مسئولیتی داشته باشند و یا کسی از آن‌­ها خواسته باشد، تمام‌وقت، صبح تا شب این است که دیگری چقدر به دارایی دارد؟!، چقدر ضرر کرده و چقدر سود کرده است؟! من اسم این افراد را حسابداران یا حسابرسان بی‌­مزد گذاشته‌­ام.

شاید ما نیز به نوعی به جای این که سرمان به کار خودمان باشد و مسئولیت خود را در نظر بگیریم و ببینیم نقش ما چیست و چه‌کاری برای خودمان، جامعه و خانواده­‌مان می­‌توانیم  انجام دهیم! هزاران راه مفید برای صرف وقت وجود دارد که به جای آن چرتکه دیگران را می‌­اندازیم! فلانی چه کرد، و دیگری چه خریده است.

یک خطر بسیار بسیار بزرگ در این کار وجود دارد!
حتماً می­‌پرسید آن خطر چیست؟
آن خطر این است که من و شما به عنوان انسان سرمایه­‌های بسیار محدودی داریم و هرچیزی که در دنیا به‌دست می‌­آوریم با این سرمایه‌ها است و جالب که همه ما آدم­‌ها تقریباً سرمایه­‌های یکسانی داریم:
ما به عنوان نوع بشر تنها یک فکر، یک وقت و یک انرژی داریم.

عقل سالم می­‌گوید که آن سرمایه‌ها را صرف کاری کنیم که به نفع ما و به نفع جامعه باشد.
صرف کاری کنیم که از خودمان موجود بهتری بسازیم.
صرف کاری کنیم که خانواده و اطرافیان ما زندگی­شان بهتر و مشکلاتشان کم­تر شود.
ولی ما انسان­ها متأسفانه کم‌تر این کار را بلد هستیم و انجام می‌­دهیم.

وقتمان یا برای حسابرسی اموال دیگران و یا مسائل دیگران و قضاوت درباره دیگران است.
مثلاً:
تصادفی رخ می‌دهد؛ همه جمع می‌­شویم و درباره آن اظهار نظر می­‌کنیم!
این تلف کردن وقت است؛ مگر از ما دعوت کرده­‌اند که نظر بدهیم؟!
اما داریم یک فکر و وقت و انرژی را برای کاری می­‌گذاریم که نه تنها نفعی ندارد، بلکه ضرر هم دارد.
هم باعث ترافیک می‌­شویم و خودمان هم چیز جالبی نصیبمان نمی‌­شود.

باورکردنی نیست!

در بعضی از مجالس دیده‌­ایم که فرض کنید که مثلاً آقا و یا خانم X ، فرزندش نمره 20 گرفته و یا سازی را یاد گرفته است بزند، می­‌گوید ببخشید فخری خانم، محمد آقا، نمره بچه شما چند شده است؟ این جز تحقیر شدن این بچه و یا پدر آن بچه تحقیر شود چه ارزشی دارد؟
درواقع شما فکر وقت و انرژی خود را روی یک کار غلط گذاشته­‌اید و انرژی و وقت آن جمع را هم به سوی یک کار اشتباه و غلط می­‌برید.
برای احساس مهم بودن و تشویق بچه شما هزاران راه وجود دارد.
در سیستم بهتری و یا برتری یاد می­‌گیریم که چگونه به خواسته­‌هایمان برسیم و احساس قدرت، لذت و شادابی کنیم بدون آن که دیگران را تحقیر کنیم.

از این به بعد قبل از این که وارد مجلس شوید، با خود فکر کنید که: من در این مجلس چه‌کار می­‌توانم انجام دهم و یا چه بگویم که از این سرمایه‌های ارزشمند (وقت و انرژی و فکر) بهترین بهره را ببریم.
و جالب این که:
اگر شما برای هر گردهمایی از قبل برنامه داشته باشید، معمولاً شما تعیین کننده خواهید بود و اکثر میهمانی‌ها توسط کسانی اداره می­‌شود که طرح و برنامه­‌ای از قبل دارند. اگر هیچ‌کس برنامه نداشته باشد، اولین حرفی که زده می­‌شود تعیین می­‌کند که فکر و وقت و انرژی کجا برود.  زندگی خیلی کوتاه است.

به‌قول خیام که می‌­فرماید:
آمد شدن تو اندراین عالم چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!

حیف است که این یک فکر و وقت و انرژی را در کاری صرف کنیم که نه تنها فایده ندارد، بلکه مضر به حال خودم و دیگران است. فکر کنید چگونه می­‌توانیم از وقت و انرژی خود به طور بهینه استفاده کنیم و کاری کنیم که شادتر، موفق‌تر، سالم‌تر و مفیدتر زندگی کنیم.
اگر برنامه­‌ای برایت مفید نیست تلویزیون را خاموش کن و به دنبال کاری دیگر برو که از شما یک موجود مفیدتر و ارزشمندتر بسازد.

چشم‌ها را باید شست…
آگاه باشیم چه سرمایه‌هایی در اختیار داریم و با آن‌ها به کجا می­‌توانیم برسیم!
آن کسی که در بالاترین مدارج است و آن کسی که در پایین‌ترین مدارج از لحاظ علمی، هنری، سیاسی، ورزشی، اقتصادی است و…
فرق این آدم‌­ها در این است که این انرژی و فکر محدود (منظور قابلیتی است که ما در هر لحظه روی یک فکر می­‌توانیم متمرکز شویم) و وقت خود را چگونه صرف می­‌کنند.
کسی که تحصیل می­‌کند، تمرین و ممارست می­‌کند، در وقت خود صرفه‌جویی و آن را پس­‌انداز می­‌کند و در آینده به خاطر مهارت‌هایش به مدارج و موقعیت­‌های اجتماعی بهتری دست پیدا می‌کند، در حالی که همکلاسی او که وقت خود را به بطالت گذرانده است، با او فرق خواهد داشت.
ما می­‌گوییم شانس و هوش او زیاد است، خانواده­‌اش وضع خوبی دارد، پارتی دارد و…
کسی که «بخواهد» تمام دنیا پارتی او خواهند بود.
همه این جهان هستی آماده است تا مانند غلام غول علی بابا، شما «بخواهید» و به شما «بدهد» و جالب این است که اگر شما بیشتر بخواهید، بیشتر دریافت خواهید کرد. خرده فروشی دنیا سخت است، زیرا دنیا عمده فروش است.

کوچینگ غیرحضوری محمود معظمی

یک فکر ، یک وقت و یک انرژی دارید؛ ببینید بهترین کاربرد این سه در زندگی شما چیست؟
گاهی اوقات بهتر است تا وقت و انرژی خود را صرف این کنی که فقط به فرزندت نگاه کنی!
گاهی وقت ها بهترین کاربرد وقت و انرژی این است که با همسرت صحبت کنی و به حرف او گوش کنید. خانم ها دوست دارند گاهی اوقات درد دل کنند، در این مواقع نباید نصحیت کنیم و انرژی خود را هدر دهیم و باید گوش کنیم. همین که او صحبت کرد، آرام می­‌شود. فقط گوش کنید که بهترین کاربرد را دارد.
گاهی وقت‌ها فرزند شما می­‌خواهد با شما بازی کند، با او بازی کنید، حتی بازی‌های بچگانه! و به او کمک کنید تا برنده شود و اجازه دهید بچه­‌ها برنده شوند. بهترین کاربرد وقت ما این نیست که تا ساعت چهار الی پنج بعدازظهر کار کنیم و بگوییم حالا که شرکت خلوت شد، دو سه ساعت هم می­‌مانیم و بیشتر کار کنیم!  وقتی این طور فکر کنی، انگار تمام روز را مؤثر نبودی و می­‌گویی وقتی خلوت شد، کارهایم را انجام می­‌دهم.

شاید بهترین کار این باشد که ورزش کنید و سطح انرژی خود را بالا ببرید.
تمام انسان­‌های موفق از سطح انرژی بالایی برخوردار هستند و شاید بهترین راه صرفه‌جویی انرژی این است که اگر اعتیاد به سیگار و یا مشروب و یا مواد مضر دارید آن را ترک کنید و سطح انرژی‌ خود را بالا ببرید.

کاری را انجام دهید که شما را خوشحال و مؤثر می­‌کند. مانند: تحصیل، گذراندن یک دوره، شرکت در یک سمینار و خاموش کردن تلویزیون و یا دیدن  برنامه مورد علاقه خود.
کتاب­‌های مورد علاقه‌­تان را بخرید و بخوانید.
ببینید طبیعت شما چه می­‌گوید و چگونه می‌­توانید از خود موجود بهتری بسازید.

به خاطر داشته باشیم که:
همه آدم­‌ها چه موفق و چه ناموفق همه یک وقت، یک فکر و یک انرژی دارند.
بهترین کاربرد آن‌­ها چیست و من چگونه می­‌توانم آن‌­ها به بهترین شکل بهره ببرم؟!

هر کاری که انجام می‌دهیم کاری کنیم که از منابع محدود خود حداکثر استفاده را ببریم تا روزی که مجبور هستیم دنیا را ترک کنیم، از گذشته خودمان خوشحال باشیم که آن را حرام نکرده­‌ایم و از آمدن و رفتن ما سودی بوده است، هم برای خودمان و هم برای دیگران.

دوستدارتان
محمود معظمی

کوچینگ غیرحضوری محمود معظمی